إِنِّـی ذَاهِــــبٌ إِلَـــىٰ رَبِّـی سَـیَـهْـدِیـنِ ...

۱۷ مطلب در مهر ۱۳۹۵ ثبت شده است

275. بیگانه

ار چالش های این روزهام جدا شدن از روزمرگیه !!! اما بعید میدونم امکان پذیر باشه ... 

من هم در بهترین حالت باید کار کنم ، بخرم ، بخورم ، وام بگیرم ، قسط بدم ، هشتم گرو نهم باشد و فقط و فقط به این فکر کنم که چطور یک میلیونم را دومیلیون کنم ؟ تازه این در بهترین حالتش شاید باشد ...

درست شبیه آدم هایی که چاپلین در عصر مدرنش نشان میداد . آنقدر درگیر این پیچ و مهره های زندگی می شویم که خودمان هم به جزئی  از این ماشین تبدیل میشویم...

دوست ندارم به این نظم موجود، تن بدهم اما هنوز راهی برای فرار از آن پیدا نکرده ام ...


۰۴ مهر ۹۵ ، ۰۰:۵۳ ۰ نظر

274. متفاوت ! متفاوت تر ، متفاوت تر تر ...

 خیلی از افراد جامعه ی امروزِ ما نمی خواهند کسی یا چیزی بشوند . الگوی آن ها یک شخصیت نیست ! 

آن ها یک سبک فکری ساده ر انتخاب کرده اند ! طرز تفکری که نخواهد حتما برایش زحمت بکشی و ملاصدرا بشوی و از این طریق مطرح بشوی ، بلکه یک راه ساده تر انتخاب کرده اند ...

در دنیایی که آدم ها هر روز همدیگر را می بینند و می خوانند، بر خلاف گذشته ای که اگر هم دیدنی بود به ضمیر و افکار درونی همدیگر کاری نداشتند یا اصلا همچین دغدغه هایی مطرح نبود، در شکل جدید ارتباطات که آدم ها هر روز دارند از خودشان و ذهنیاتشان می نویسند برای اینکه میان این همه ابراز ضمیر و اظهار وجود ها گم نشوند تنها راه چاره را در متفاوت بودن دیده اند !

آن ها نمی خواهند کسی یا چیزی بشوند ْ آنها می خواهند متفاوت باشند !

اما مشکل عمیق تر از جایی شروع میشود که همه سعی کرده اند متفاوت باشند !

پس باز هم همه شبیه هم شده اند !

پس سعی میکنند متفاوت تر باشند ...

و این قصه سر دراز پیدا میکند ...




+ یکی از روش های متفاوت بودن یا خاص شدن ْ اینست که بروی روی خط قرمزها یا اینکه چیزهایی که عمری دیگران ارزش می دانسته اند و معقول، تو نامعقول بدانی و ضد ارزش ! یا چیزهایی که بدیهی و مورد پذیرش جمع کثیری بوده تو بی دلیل و مسخره بدانی ... 

همین میشود که دفاع مقدس برایشان میشود جنگ نامقدس ! و انقلاب اسلامی میشود اشتباه پدربزرگ هایشان و محمدرضا شاه خدابیامرز!‌ و غیرت میشود خشونت کور و انرژی هسته ای نه حق مسلم که ماجراجویی و جاه طلبی ! 

و برای هیچکدامش هم دلیل عقل پسندی وجود ندارد جز عطش خاص و متفاوت بودن که آخر سر هم سیراب نمی شوند ! چون همین که سر میگردانند و به فالوئر ها و فالوئینگ هایشان نگاه میکنند می بینند باز چقدر شبیه به هم حرف زده اند !


بزرگترین عذاب برای این جماعت اینست که برایشان کامنت انتقادی نگذاری ، اگر خواستی لجش را دربیاوری میتوانی  یک مساله ی بدیهی تر را به چالش بکشی !

خلاصه اینکه کاری نکنید که احساس خاص بودن یا متفاوت بودن به ایشان دست دهد که تا آخر خط میروند ...





۰۳ مهر ۹۵ ، ۲۳:۱۰ ۰ نظر

273. کوه بودم


من کوهی از آرزو بودم ؛

از آن کوه، تَلّی از حسرت بر جای مانده ...


۰۳ مهر ۹۵ ، ۰۲:۲۱ ۰ نظر

272. فروشنده


 نمیدونم چرا تعریف بعضی ها از این فیلم منو یاد اون مردمی میندازه که در داستان "لباس پادشاه" جز تن لخت او چیزی نمی دیدند اما برای لباس زیبایی که بر او دوخته شده کف و سوت و هورا می کشیدند و از برازندگی و زیبایی لباسی که نمی دیدند سخن می گفتند !

آنها از ترس اینکه مبادا حرام زاده باشند و اینها از ترس اینکه مبادا از غائله ی روشنفکری جا بمانند ...

آنها از کیفیت لباس و اینها از ارزش هنری و لذتی که از دیدن چنین اثر با شکوهی برده اند سخن می گویند !

و هر دو دسته در عمق وجودشان خود میدانند که نه لباسی بر تن پادشاه است چه برسد که زیبا باشد 

و نه این فیلم کیفیت هنری و حتی جذابیت و لذت و سرگرمی دارد  !


تنها چیزی که عایدشان میشود نوعی خودارضایی هنری و احساس فرهیخته و خاص بودن است!

چیزی که برای دنیای آدم هایی که با اینستاگرام و سلفی و ادا در آوردن و نمایش دادن بزرگ شده اند بعید نیست.





+ فکر میکنم اسم فروشنده ، به شدت برازنده ی این فیلم است ...


+ برای کسانی که واقعا چنین اعتقادی دارند و از این فیلم لذت برده اند عمیقا احترام قائلم ؛ روی سخنم با کسانی است که فقط ژست لذت بردن از یک اثر هنری را می گیرند تا از نمد اینگونه فیلم ها برای شخصیت روشنفکر خودشان کلاهی ببافند .

+ این دسته خیلی هایشان همان آدم هایی هستند که در عمرشان یک تِرَک کامل شجریان گوش نکرده اند و اصلا از این نوع موسیقی لذت نمی برند اما او را خسرو آواز ایران میخوانند بی آنکه از این هنرمند خوش صدا واقعا لذت برده باشند .


+ جالب است که این رویکرد سیاسی به هنر هم بعد از اتفاقات سال 88 پدیدار شده . فتنه ای که به همه چیز رنگ سیاسی زد و یک دوقطبی عمیق در همه ی عرصه های زندگی ایرانیان بوجود آورد . نشان به این نشان که تا پیش از آن شجریان که از خوانندگان مورد علاقه ی من ( به لحاظ هنر ) است اینقدر محبوبیت نداشت و کسانی که تا دیروز حوزه ی موسیقاییشان رپ و هیچکس و زدبازی و تی ام بکس بود یکدفعه فهمیدند که علاقه ی عجیبی به موسیقی سنتی و خسرو آواز ایران دارند و  ... و یا خیلی که تا دیروز فیلم هندی میدیدند و مغزشان حتی از دیدن فیلمی مثل آژانس شیشه ای هنگ میکرد ، یکدفعه شدند اهل فیلم هنری و سینمای اجتماعی و جشنواره ی کن و این حرف ها!


+ خلاصه اینکه بیایید خودمان باشیم ! من برای کسانی که خودشان هستند ارزش زیادی قائلم . حتی اگر آن هایی که صد و هشتاد درجه با من مخالف هستند اما واقعا تفکر مخالف دارند نه اینکه ادای تفکر مخالف را دریباورند ...





۰۳ مهر ۹۵ ، ۰۱:۰۳ ۰ نظر

271. قول سدید


خیلی از حرف ها و نظرهایی که میدهیم بیشتر از آنکه مبتنی بر حقیقت باشد ، مبتنی بر این گزاره است که دوست داریم حقیقت اینگونه باشد ...

به عبارت دیگر دوست داریم که حق، همان حرفی باشد که ما میزنیم تا اینکه حرفی که میزنیم ، حق باشد...

این مطلب به این معنا نیست که حق را دوست نداشته باشیم بلکه ترجیح می دهیم راه آسانتر و سریع تر را طی کنیم.

اکثر اوقات هم این دو مطلب را با هم اشتباه میگیریم و تفاوتش را متوجه نمی شویم !


۰۱ مهر ۹۵ ، ۱۱:۴۹ ۰ نظر

270. ارزشِ افزوده

 

اگر بپذیریم که حضور در راهپیمایی ها نشان دهنده ی وحدت مردم است و این امر باعث جلوگیری از امیدواری دشمن به نفوذ و تفرقه و پذیرش قدرتی به نام جمهوری اسلامی است و به جای تقابل تصمیم به تعامل میگیرد تا منافعش را تامین کند و نتیجه ی کلی آن میشود کم تر شدن دشمنی ها و بیشتر شدن تعامل های جهانی و افزایش قدرت چانه زنی دولتمردان در عرصه ی بین المللی...

اگر بپذیریم که افزایش جمعیت در اقتدار اقتصادی یا لااقل امنیتی موثر است ،

اگر بپذیریم که خرید کالای ایرانی باعث اشتغالزایی و رونق اقتصادی و به تبع آن کاهش جرم و ناهنجاری های فرهنگی و ... می شود ...

اگر بپذیریم که عفاف و حجابی که عده ای رعایت می کنند به سهم خودشان در سلامت اخلاقی و تمرکز روانی جامعه موثر اند و به مصرف شدن این انرژی در مسیر درست می انجامد ...

و خیلی اتفاقات دیگر ...


پس ناگزیر باید این امر را نیز بپذیریم که عده ای در این کشور، ارزش ِ افزوده تولید میکنند و عده ای دارند مفت خوری میکنند و از سرمایه ی حاصل از کار دیگران متنعم شده اند ... 

از هزینه سازی ها بگذریم !


و باید بپذیریم که پذیرفتن یا نپذیرفتن ما تغییری در واقعیت ایجاد نمی کند !



۰۱ مهر ۹۵ ، ۱۱:۳۰ ۰ نظر

269. هنرِ روحنواز


because of you

in weakness i am braver ...


دانلود


2دانلود

۰۱ مهر ۹۵ ، ۱۱:۲۰ ۰ نظر