اگر بپذیریم که حضور در راهپیمایی ها نشان دهنده ی وحدت مردم است و این امر باعث جلوگیری از امیدواری دشمن به نفوذ و تفرقه و پذیرش قدرتی به نام جمهوری اسلامی است و به جای تقابل تصمیم به تعامل میگیرد تا منافعش را تامین کند و نتیجه ی کلی آن میشود کم تر شدن دشمنی ها و بیشتر شدن تعامل های جهانی و افزایش قدرت چانه زنی دولتمردان در عرصه ی بین المللی...

اگر بپذیریم که افزایش جمعیت در اقتدار اقتصادی یا لااقل امنیتی موثر است ،

اگر بپذیریم که خرید کالای ایرانی باعث اشتغالزایی و رونق اقتصادی و به تبع آن کاهش جرم و ناهنجاری های فرهنگی و ... می شود ...

اگر بپذیریم که عفاف و حجابی که عده ای رعایت می کنند به سهم خودشان در سلامت اخلاقی و تمرکز روانی جامعه موثر اند و به مصرف شدن این انرژی در مسیر درست می انجامد ...

و خیلی اتفاقات دیگر ...


پس ناگزیر باید این امر را نیز بپذیریم که عده ای در این کشور، ارزش ِ افزوده تولید میکنند و عده ای دارند مفت خوری میکنند و از سرمایه ی حاصل از کار دیگران متنعم شده اند ... 

از هزینه سازی ها بگذریم !


و باید بپذیریم که پذیرفتن یا نپذیرفتن ما تغییری در واقعیت ایجاد نمی کند !