إِنِّـی ذَاهِــــبٌ إِلَـــىٰ رَبِّـی سَـیَـهْـدِیـنِ ...

۱۹ مطلب در اسفند ۱۳۹۴ ثبت شده است

217. جزیره

جزیره (به انگلیسیThe Island) نام فیلمی آمریکایی در ژانر علمی تخیلی محصول ۲۰۰۵ است به کارگردانی مایکل بی و با بازیایوان مک‌گرگور و اسکارلت جوهانسن.


The-island.jpg


لینکن سیکس اکو(ایوان مک‌گرگور) جوانی است که در جامعه‌ای در بسته زندگی می‌کنند. ویژگی اصلی ساکنان این جامعه اطاعت محض و پرهیز از هرگونه کنجکاوی است. آنها بازمانده یک آلودگی جهانی هستند که حق خروج از این مکان را ندارند و تنها امیدشان زندگی در یک جزیره خوش آب و هوا است ولی چون برای آنها امکان ندارد که همگی به آنجا بروند به طور شانسی هر هفته یک نفر انتخاب می شود به جزیره می‌رود. اما لینکن با کنجکاوی اش از آنجا خارج می شود متوجه می‌شود که تمامی این حرفها دروغ بوده و آنها منبع اعضای پینودی هستند و هر کسی که اصطلاحاًْ به جزیره می‌رود در اصل تمام اعضای بدنش کنده می‌شود و برای پیوند فرستاده می شود.در اینجا او برای نجات جان خود و دوستش جوردن تو دلتا(اسکارلت جوهانسن) دست به فرار می زند و....


 بودجه این فیلم ۱۲۶ میلیون بوده که فروش آن در سراسر دنیا بالغ بر ۱۶۲ میلیون دلار می‌شود.


+ به نظرم این فیلم میتونه در عالمِ مثال چیزی شبیه به این واقعیت باشد که میشه انسان ها رو جوری پروروند که هم راضی باشند و هم مثل گوسفند چاق و پروارشون کرد تا در وقت مناسب قربونیشون کرد و ازشون بهره کشی کرد . چیزی که معادل کتابی اش همان استحمار و سپس استثمار میشود.  گاهی فکر میکنم کاری که غرب با قدرت رسانه ای و بوق های تبلیغاتیش با مردمش میکنه شبیه همینه .

البته انکار نمیکنم ما هم صرفا به دلیل اینکه دستمون به گوشت نمیرسه میگیم بو میده ؛ وگرنه شاید اگر ما هم بلد بودیم به خوبی از هنر و رسانه استفاده کنیم تا هر چه میخواهیم ( هر چند به زعم خومان خوب و صحیح ) به مردم القا کنیم ؛  همه را یکصدا و یکپارچه میکردیم ؛ با همان آرمان ها و وحشت هایی که خودمان میخواهیم و یا بی خبری و بی دردی را به جانشان می ریختیم.

اما در شرایط فعلی معتقدم مردم ما با آگاهی و بینش عمیق تری نسبت به غربی ها ( خصوصا آمریکایی ها ) برای سرنوشت خودشان تصمیم میگیرند . 

 

غرب مدعی گردش آزاد اطلاعات است ؛ اما گردش واقعی اطلاعات در ایران جریان دارد . هر چند دلیل آن ناتوانی مسولین برای تولید بوق های قوی تر از رسانه های غربی و غرب گرا باشد . به هر حال این مساله به نظرم بدیهی است که مردم ما بهتر از تمام جهان می توانند مسائل را ببینند و تصمیم بگیرند . حال اگر به خاطر لجبازی یا تعصب یا دلزدگی تصمیم اشتباهی هم بگیرند لااقلش اینست که خودشان خواسته اند . 


+ نباید فراموش کرد که در اسلام هدف خوب شدن انسان ها نیست ؛ هدف فراهم شدن زمینه ی انتخاب برای تک تک افراد جامعه است . جوری که انا هدیناه السبیل باشد ؛ اما شاکرا و امّا کفورا ... 



۱۵ اسفند ۹۴ ، ۲۳:۱۰ ۰ نظر

216. منفی واقعیت

برگشته ام حتی به ماقبل واقعیت ! 

برگشته ام به صفر ؟

نه عقب تر...

به نظرم الان را باید ماقبل صفر در نظر بگیرم 

چون آنجا که رسیدم به اینکه واقعیتی هست را باید نقطه ی شروع دانست که اولین گام آن توصیف و فهم واقعیت موجود است ... پس نقطه ی صفر جایی است که به این واقعیت رسیده باشم . 


مدت زیادی طول نخواهد کشید . 

اما همین جور دیدن هم جذاب است ، هم مقوی !

باید شبیه یک انسان اولیه به دنیا نگاه کرد ؛ 

 دنیا را از همان اول اولش برای ما توصیف کرده اند ، متناسب با محیطی که در آن بوده ایم هر کدام دنیا را از عینک خودمان تحلیل میکنیم ؛ شاید بد نیاشد یک فرمت ذهنی بشویم و دسته بندی کنیم اطلاعات پراکنده ای را که به خورد ما داده شده .

دوست دارم آجر روی آجر بگذارم ؛ ذهنم را مرتب کنم ؛ یعنی اولش برسم به اینکه چیزی هست 

بعد به این سوال پاسخ بدهم که این هستی چگونه است و شروع کنم با نگاهی که آهنربای آن را هیچ گرایشی منحرف نکرده باشد ، این هستی را برای خودم توصیف و سپس تحلیل کنم .

مرحله ی بعدی اینست که این هستی از کجا آمده ؟ اگر شروعی دارد این شروع شعور دارد یا نه ؟ هدف دارد یا نه ؟ 

فکر میکنم همه ی سختی اش تا مرحله ی توحید باشد ...

همین که خدا را با تمام اوصافش به خوبی بشناسی ذهنت روی غلتک می افتد و بعدش قدم به قدم می آیی تا تاریخ صدر اسلام را بفهمی و از آن معیارها را بیرون بکشی ... فکر میکنم برای اینکه به امروز برسم باید چند سالی وقت بگذارم .

من از خیلی قبل تر از امروز را می خواهم بفهمم ! راه درازی برای رسیدن به اخبار 20/30 روز 28 بهمن وجود دارد ...


۱۳ اسفند ۹۴ ، ۲۱:۰۱ ۰ نظر

215. افسانه سیزیف

انجمن آلبر کامو ترجمه ی حمیرا بنایی فر

تصویر: کامو در میان همکارانش در روزنامه «مبارزه» (کومبا)، ماه اوت 1944
" تنها یک مساله ی فلسفی واقعا جدی وجود دارد و آن هم خودکشی است. تشخیص اینکه زندگی ارزش دارد یا به زحمت زیستنش نمی ارزد درواقع پاسخ صحیح است به مساله ی اساسی فلسفه. باقی چیزها، مثلا اینکه جهان دارای سه بعد و عقل دارای نه یا دوازده مقوله است مسائل بعدی و دست دوم را تشکیل می دهند. این ها بازی است. نخست باید پاسخ قبلی را داد. "

این ها جملاتی است که کامو در سال 1942، کتاب مشهور خود به نام افسانه ی سیزیف را با آن آغاز می کند. داستان اصلی کتاب درباره ی سیزیف، از موجودات اساطیری یونان باستان است. سیزیف از خردمندان زمین، متبحر در انواع حیله و نیرنگ و همچنین از بنیان گذاران شهر باستانی کورینتوس بوده است. پس اینکه سیزیف، خدایان را فریب می دهد، زئوس وی را به تارتاروس (در اساطیر یونان: زندانی شبیه سرزمین های بایر که در عمیق ترین نقطه ی دنیا قرار داشت)، تبعید می کند. سیزیف محکوم بود که تا ابد سنگی را با خود بالای کوه ببرد اما همینکه به قله نزدیک می شد، سنگ به طرف پایین میغلتید و به این ترتیب مجبور بود تا دوباره این کار را انجام دهد. کاری که سیزیف به انجام آن محکوم بود، به نوعی شبیه همان کارهای بی معنایی است که بشر امروزه انجام می دهد. کامو از ابتدای کتاب مشخص می کند که ارزش زندگی، مهم ترین مساله ی موجود است.

ادامه مطلب...
۰۹ اسفند ۹۴ ، ۱۳:۳۷ ۰ نظر

214. مقدس و نامقدس

میرچا الیاده (1907-1986م.) جامعه شناس و مورخ فرانسوی رومانیایی تبار، این رساله را در سال 1956منتشر کرد، هدف این رساله روشن و ترکیبی، تهیه مقدمه ای کلّی و مستدل بر مطالعه پدیدار شناختی و تاریخی وقایع دینی برای عموم مردم است. 



الیاده در این اثر رفتار انسان متدین را در کنش و واکنش آن با وحشت ها و عقل او مطالعه می کند و در سراسر اثر خود، این جنبه دوم را در جامعه های باستانی و شرقی روشن می سازد. 

 به گفته نویسنده ؛ این کتاب کوچک ممکن است به عنوان مقدمه ای کلی، نه مطالعه ای دقیق،  بر تاریخ ادیان به کار آید. 

در این کتاب کیفیات مکان ها، زمان ها و اشیاء مقدس و موقعیت مشترک انسان های باورمند در جهانی که با ارزش های مذهبی پر شده است توصیف می شود. لیکن این یک مطالعه و بررسی در تاریخ ادیان به معنای دقیق نیست، چون نویسنده در مثال های یاد شده، نشان دادن زمینه های تاریخی – فرهنگی آنها را تعهد نکرده است. 

توفیق این کتاب مطمئنا به سبب دیدگاه جدید و اساسی نویسنده آن است چرا که وی به جای مطالعه و بررسی عقاید درباره خدا و دین، یه تحلیل کیفیات تجربه مذهبی می پردازد. صرف نظر از جنبه های عقلانی و نظری دین، نویسنده عمدتاَ اندیشه خود را بر جنبه غیر عقلانی دین متمرکز می سازد. 

نویسنده در این کتاب می کوشد که پدیده مقدس را با تمام پیچیدگی اش، و نه فقط تا آنجا که غیر عقلانی است ارائه دهد. آنچه که به نویسنده کتاب مربوط خواهد شد پیوند میان عناصر عقلانی و غیر عقلانی نیست بلکه مقدس با تمام کلیت آن است و نویسنده در صفحات کتاب سعی کرده تعریفی کلی و مفصل از تضاد بین مقدس و نامقدس بیان کند تا برای مخاطب قابل فهم باشد. 

کتاب" مقدس و نامقدس" در 5 فصل به نگارش درآمده است. فصل اول مکان مقدس و مقدس ساختن جهان را به تصویر می کشد و در آن مباحثی چون تجلیات خداوند متعال و آیات، هیولا و کیهان، معبد، کلیسای صدر مسیحیت و کلیسای جامع و غیره را مورد بررسی قرار می دهد. 

در فصل دوم نویسنده زمان مقدس و افسانه ها را بررسی کرده و در فصل سوم تقدس طبیعت و دین کیهانی مورد تحلیل قرار می گیرد.فصل چهارم به وجود انسان و حیات تقدس شده می پردازد و جوامع مردان و جوامع زنان و مبحث مقدس و نامقدس در جهان امروزی را مورد واکاوی قرار می دهد.

فصل پایانی نیز با عنوان بررسی ترتیب تاریخی، تاریخ مذهب را به مثابه شاخه ای از علم معرفی کرده و ابعاد گسترده آن را بررسی می کند. 

آثار دیگر الیاده عبارتند از :

  • سیاحت معنوی
  • تاریخ تطبیقی تکنیک‌های یوگا
  • منشأ عرفان هندی
  • تاریخ ادیان
  • شمنیزم
  • یوگا
  • رویاها و رمزها
  • ولادت عارفانه
  • اسطوره و نماد
  • چشم‌اندازهای اسطوره
  • باورها و عقاید دینی
  • مقدس ونامقدس(ماهیت دین)
  • اسطوره بازگشت جاودانه
۰۹ اسفند ۹۴ ، ۱۳:۰۶ ۰ نظر

213. تنفس در دنیای بی خدایی !


من در جهانی هستم ؛ هستم ؟؟؟
از کجا آمده ام ؟ اینجا کجاست ؟ و به کجا دارم میرم ؟ جهت حرکت و آخرش چیست ؟ آخر دارد ؟ باید به این پرسش ها پاسخی بدهی و خودت را قانع کنی و به آرامشی برسی که هیچ تندبادی هم نتواند بر همش بزند .

از کجا شروع کنم ؟ 

به نظرم بهتر باشد سوالاتت را از اینی هم که هست بیشتر کنی و اساسی تر که نمی شود گفت اما سوالات و شک های عمیق دیگری هم که هست به جان خودت بریزی و آرام قرار خودت را بستانی 
برای اینکار مرحله ی اول اینست که کتاب های مادیون را بخوانی ؛ میتوانی نظریه های استفن هاوکینگ یا میرچا الیاده را بخوانی ؛ میتوانی با عینک یک مادی محض به دنیا نگاه کنی ! سعی کن دنیا را بدون خدا ببینی ... در ابتدای راه! 

پس میتوانی با این کتاب ها شروع کنی :
طرح بزرگ استفن هاوکینگ
theory of everything
time
universe in a nutshell
افسانه ی سیزیف
مقدس و نامقدس میرچا الیاده
و ...
شاید خواندن کتاب هایی که مربوط به تاریخ انسان ها باشند نیاز باشد 
تاریخ تمدن ویل دورانت
تاریخ تمدن و ملک مهدوی
نظریه ی داروین را دقیق و مو به مو بخوان و نقدهای وارد بر آن را نیز بخوان
تاریخ ادیان - جان ناس
رساله ای در تاریخ ادیان
انسان و سمبل هایش- یونگ
نگاهی نو به اسطوره و اسطوره شناسی - کارل آرمسترانگ
نمادها - میرچا الیاده
فلسفه بخوان - فلسفه صدرایی و ...
به نظرم بدنباشد کتاب ها و نظریات راسل را بهم بخوانی


همان مقدس و نامقدس و امثال این کتاب ها ( کتب تاریخ ادیان )  که حتی به ابتدای انسان و تفکر هم یک نگاه مادی و تجربی دارند شروع خوبی است. در کنار این ها دیدن فیلم هایی با همین مضمون ها و رمان هایی مثل سگ ولگرد و ... می تواند تو را به این فضای فکری نزدیک تر کند .
پس در اولین قدم باید سعی کنی تا فضایی کاملا مادی و تجربی بواسطه ی فیلم و کتاب و رمان و ... برای خود ایجاد کنی و لا اقل دو ماه در این فضا تنفس کنی .




در قدم بعدی باید شروع کنی به شنیدن پاسخ ها و یک مناظره ی مکتوب در ذهنت راه بیندازی پرسش ها و پاسخ ها :

مبانی معرفت شناسی
خداشناسی فلسفی
خداشناسی استدلالی
ماهیت و منشا دین
علل گرایش به مادیگری
اصول عقاید مصباح 
و ...

تو باید در اولین قدم به توحید برسی 
پس هرچه سوال و هر جوابی که میشنوی و میخوانی باید ربطی به رد یا اثبات خدا در عالم داشته باشد .


حالا میشود گفت وارد حوزه ی دین و اعتقاد به یک شعور در هستی شده ای شاید بهتر باشد در این گام کتاب های امثال سروش و ... را بخوانی که یک دین حداقلی را ترویج میکنند .
و بعد به سراغ مبانی اخلاق بروی و پاسخ ها را بگیری


بیشتر از این ادامه نمیدهم 
۰۹ اسفند ۹۴ ، ۱۲:۴۴ ۰ نظر

212. رابطه ی ارتباط و پیشرفت!

کشور های زیادی در سراسر جهان و خصوصا در منطقه ما هستند که از حداکثر همگرایی با غربی ها روبرویند، اما در مقایسه با جمهوری اسلامی که تحت فشار قدرت های جهانی است، عقب مانده محسوب می شوند. مصر یکی از این نمونه هاست که از همگرایی حداکثری با بلوک غرب و آمریکا روبروست با جمهوری اسلامی که در یک واگرایی نسبت به آنها قرار دارد را از نظر همان شاخص های توسعه یافتگی غربی درست در یک دوره 30 ساله میتوان مقایسه کرد که اتفاقا نمونه های خوبی برای مقایسه اند که جمعیت نزدیک به هم دارند و در جغرافیای شبیه هم وجود دارند. در این پارادایم، الان مصر بارها و بارها باید از ایران توسعه یافته تر باشد. اما واقعیت ها چیز دیگری می گویند.

به طور مثال این دو کشور را می توان از نظر شاخص «توسعه انسانی » که شاخصی ترکیبی برای سنجیدن موفقیت در هر کشور بر اساس سه معیار پایه، «سطح زندگی مناسب « ،» زندگی طولانی و سالم « ،» دسترسی به دانش و معرفت » است، مقایسه کرد. به گزارش سایتِ «برنامه توسعۀ سازمان ملل متحد UNDP( » (، ایران با داشتن شاخص توسعه انسانی برابر 0/ 742، رتبه 76 ام )بالاتر از اوکراین، عمان، ترکیه و چین( و مصر با داشتن شاخص توسعه انسانی برابر 0/ 622، رتبۀ 112 ام ) پایین تر از جامائیکا، فیجی و مالدیو( را در بین 186 کشور در سال 2012 دارا می باشد.

 

این شاخص در کشورهایی مثل ایران که در مناطق بحران زده قرار دارند حتی اگر خود دچار بحران نباشند به علت نگرانی از سرایت ناامنی و بی ثباتی به داخل خاک خود ناگزیر از پرداخت هزینه هایی برای حفظ آمادگی نظامی خود می شوند و از سوی دیگر میزان سرمایه گذاری خارجی در چنین کشورهایی کاهش می یابد و شبکه های داد و ستد کالا با مشکل مواجه می شوند. این رخدادها دارای تأثیر مستقیم در شاخص توسعه ی انسانی هستند.

 

در همین گزارش نشان داده شده است که ایران و مصر در فاصلۀ سال های 1980 تا 2012  در این شاخص، دائماً سیر صعودی داشته اند، با این تفاوت که سرعت ایران در رشد این شاخص به مراتب، بیشتر از مصر بوده است. در سال 1980 این شاخص برای ایران 0/ 434 و برای مصر 0/ 407 بوده است. یعنی ایران در سال 1980 تنها 0/ 027 از مصر پیشی داشته، لیکن فاصلۀ ایران از مصر در سال 2012، به 0/ 120 افزایش یافته و ایران با فاصلۀ زیادی از مصر پیشی گرفته است. به عبارت دیگر ایران، طی سالهای 1980تا 2012، فاصلۀ اندک خود با مصر در سال 1980 را به 4/ 4 برابر )از 027 / 0 به 120/.( بیشتردر سال 2012 افزایش داده است. این مسئله با توجه به این نکته باید تحلیل و جمع بندی شود که مطابق نرم های علمی این شاخص در کشورهایی مثل ایران که در مناطق بحران زده قرار دارند حتی اگر خود دچار بحران نباشند به علت نگرانی از سرایت ناامنی و بی ثباتی به داخل خاک خود ناگزیر از پرداخت هزینه هایی برای حفظ آمادگی نظامی خود می شوند و از سوی دیگر میزان سرمایه گذاری خارجی در چنین کشورهایی کاهش می یابد و شبکه های داد و ستد کالا با مشکل مواجه می شوند. این رخدادها دارای تأثیر مستقیم در شاخص توسعه ی انسانی هستند.


جمهوری اسلامی در این سال ها با اقدامات گسترده علیه خود از جمله جنگ 8 ساله،

برخورد امنیتی با فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران، حمایت از گروهک های تروریستی

منافقین علیه ایران، تحریم های فلج کننده، فشار تبلیغاتی سنگین و... روبرو بوده

است اما در مقایسه مصر در مدت یاد شده نه جنگی به آن تحمیل شده، نه مرزهای

آن تحت فشار ناامنی جنگ در اثر حضور مستقیم امریکا در کشورهای همسایه قرار

گرفته، نه تحریم های گوناگون و سنگین اقتصادی بر آن اعمال شده، نه گروهک های

 تروریستی علیه آن به کار گرفته شده، نه تهدید به حمله نظامی و متهم به قرار گرفتن

در محور شرارت شده، نه تحت فشار تبلیغاتی و رسانه ای و عملیات روانی قرار گرفته،

نه به وضعیت دموکراسی و حقوق بشر در آن اتهامی وارد شده، بلکه از سوی امریکا در

چارچوب منافع دائمی به آن نگاه شده و از حمایت های نظامی و تسلیحاتی این قدرت

بزرگ برخوردار بوده، دیکتاتوری مبارک و حکومت نظامیان در آن مورد حمایت تمام

عیار آمریکا قرار گرفته، اسلام گرایی در آن تا حد ممکن سرکوب شده، اقتصادِ متکی بر

توریسم، کانال سوئز، صادرات کشاورزی و کمک های مالی استراتژیک آمریکا هیچگاه

تحت فشار و تحریم قرار نگرفته و ظاهراً هیچ مانعِ حداقل اعلامی ای در مقابل پیشرفت

آن از سوی آمریکا ایجاد نشده است.

 

۰۷ اسفند ۹۴ ، ۲۰:۳۷ ۰ نظر

211. هفت

هفت 


هفت
Haft Television Programme logo.png
برنامه تحلیلی سینمایی تلویزیونی-سری سوم
کارگردان بهروز افخمی
مجری بهروز افخمی
داوران مسعود فراستی
جواد طوسی و دیگران
راوی ناصر طهماسب
کشور سازنده  ایران
زبان‌ها فارسی
تولید
تهیه‌کننده بهروز افخمی
مدت ۱۳۵ دقیقه
پخش کننده
شبکه اصلی شبکه ۳ سیمای جمهوری اسلامی ایران
پیوندهای بیرونی
وب‌گاه

هفت برنامه تولیدی و زنده تلوزیونی محصول شبکه ۳ سیما می‌باشد که به بررسی مسائل سینمای ایران و جهان می‌پردازد. این برنامه جمعه شب‌ها از شبکه سه پخش می‌شود.[۱] برنامه هفت به نظرسنجی‌های مختلف سینمایی می‌پردازد و از هنرمندان، منتقدین و مسئولان فرهنگی ایران در حوزه سینما و تلویزیون، برای گفتگو، نقد و تحلیل دعوت می‌نماید.


سری اول برنامه

ایده اولیه ساخت چنین برنامه‌ای که می‌بایست مشابه برنامه ورزشی ۹۰، منتهی در حوزه فرهنگ و هنر باشد، از طرف فریدون جیرانی به گروه اجتماعی شبکه ۳ ارائه شد و مورد استقبال مدیر وقت قرار گرفت. در آن زمان، مجری طرح این برنامه، حمید پنداشته وفریدون جیرانی کارگردانی، تهیه کنندگی و اجرا را برعهده داشت. گرچه قسمت‌های اول این مجموعه با نحوه اجرای غیر معمول جیرانی و انتقادهای بی‌حد مسعود فراستی، با انتقادهای زیادی مواجه شد، ولی به مرور زمان توانست مخاطبان زیادی را برای خود فراهم کند و تعریف قابل قبولی از خود ارائه دهد.[۲] این برنامه در خرداد ۱۳۹۱ از سوی مدیران صدا سیما معلق شد و جیرانی از راس کار کنار گذاشته شد.[۳] فضل‌الله شریعت‌پناهی، مدیر گروه اجتماعی شبکه سه تلویزیون ایران، افزایش انتقادرسانه‌ها از اظهارات جیرانی در برنامه‌های منتهی به آن تاریخ و تذکر چندباره مدیران صدا و سیمای ایران و شخص عزت‌الله ضرغامی به جیرانی در خصوص گفته‌هایش در این برنامه را از عوامل مؤثر در این تغییر مجری دانست. مسعود فراستی افزایش انتقادهای اجتماعی به جیرانی را تأیید کرد ولی فریدون جیرانی، دلیل کناره‌گیری خود را به موجب شروع پروژه ساخت یک مجموعه تلویزیونی دانست. هفت جیرانی در اواخر با انتخاب رویکردهای درست ژورنالیستی موفق‌تر، پربیننده‌تر و همچنین پربازخوردتر شده بود.[۴]

سری دوم برنامه

بعد از کنارگذاشتن جیرانی، گزینه‌هایی همچون محمد خزاعی و نادر طالب‌زاده برای حضور به عنوان مجری این برنامه مطرح شد. اما در نهایت، محمود گبرلو که سابقه فعالیت‌های فرهنگی از جمله حضور در جلسات نقد در جشنواره فیلم فجر، را دارد، اجرای این برنامه را عهده‌دار شد و نخستین قسمت از سری جدید برنامه هفت را در برنامه مورخ ۹ تیر ۱۳۹۱، روی آنتن تلویزیون برد. همچنین، تهیه‌کنندگی این مجموعه نیز که در ابتدا به محمد خزاعی واگذار شده بود، با کناره‌گیری وی، به محمد گبرلو منتقد مطبوعاتی سینما رسید.

بعد از کنار گذاشتن جیرانی و مسعود فراستی بعد از چند ماه،[۵] و انتقادهایی از این دست که گبرلو در هدایت بحث‌های چالشی خیلی موفق نیست یا محافظه‌کاری زیادی در گفته‌هایش وجود دارد، از جمله اتهام‌هایی بود که از سوی برخی از اهالی سینما و منتقدان دربارهٔ اجرای او مطرح شده بود و آواخر مرداد ماه گبرلو از سمت خود برکنار شد.

ادامه مطلب...
۰۷ اسفند ۹۴ ، ۰۰:۵۲ ۰ نظر

210. حرف

 

عجیبه که بعضی از دوستان ما بعد از 4 یا هشت سال که هیچ کار فکری و فرهنگی نکرده اند ، می خوان توی دو هفته با تبلیغات پرفشار و همه جانبه مخ عوام الناس رو بزنن . اون هم با زدن حرف هایی که خوشایندشون باشه . یعنی اگر سطح فهم طرف از دنیا اندازه ی آسفالت در خونه شون هم باشه باز هم در همون حد نگهش میدارن و شروع میکنن از توانایی آسفالت کشی نامزد مورد نظر میگن ؛یا مثلا  لیستی داده بودند دست من که در عرض دوشب نزدیک به 30 نفر از بچه های خوابگاه رو به سمت یکی از نامزدهای هر چند اصلح متمایل که هیچ! ثبت دائم کنم و در لیست مذکور یادداشت کنم . فکرش را بکنید (2 شب!!؟؟) بعد جالب اینه که وقتی همونایی که قرار بود مخشون رو بزنیم بعد از مدتها دوری و دوستی در شرایط حساس کنونی دیدیمشون ، متوجه شدیم که خودشون اومدن که مخ ما رو بزنن ! 


پریروز پر بود از حرف زدن ؛ تریبون آزاد ظهر و کرسی آزاد اندیشی شب ؛ که توی هر دو تاش بر خلاف خواست قلبی ام مجبور شدم صحبت کنم و بدون آماده کردن مطلبی از قبل میکروفون به دست بشم . بد نبود ؛ تنها فایده ای که برای من داشت ، تمرین صحبت کردن و مناظره کردن در جمع بود ؛ برای سایر دوستان و مخاطبان برنامه که فقط حرف مفت بود ...


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

والعصر

ان الانسان لفی خسر

الا الذین آمنوا و عملوالصالحات 

و تواصوا بالحق

و تواصوا بالصبر


قبل از هر چیز جا داره یه عذر خواه ی کنم و یه کسب اجازه ، عذر خواهی بابت اینکه در غیاب عالمان ، جاهلی چون من بر کرسی اندیشه و آزاد اندیشی نشسته و کسب اجازه کنم از کسانی که در این جمع حق استادی به گردن بنده دارند اما من باید اینجا صحبت کنم.

بعد اینکه من اینجا از طرف خودم حرف میزنم ، من یک مسلمانم ، اسلام دین کاملی است ؛ اما من کامل نیستم ؛ پس اشتباه من را لطفا به پای مکتبم نگذارید .


میگن اگه یه پروانه توی استرالیا بال بزنه ، میتونه یه آتیش سوزی بزرگ تو عمق جنگل های کالیفرنیا ایجاد کنه ...


۰۶ اسفند ۹۴ ، ۱۳:۴۵ ۰ نظر

209. خاشعین



چند شب پیش خواب دیدم ، توی خواب دم دمای صبح بود و آخرای خواب آیت الله بهجت از کنارم رد شدند و توی گوشم چیزی گفتند ، یادم نیست چی گفتند اما بعدش این آیه تو ذهنم می پیچید که " انها لکبیره الا علی الخاشعین " و تصوری که در خواب از خاشعین در ذهنم ایجاد شده بود ، ترسی بود همه جانبه که دستاویزی جز نماز باقی نمی گذاشت ...


۰۶ اسفند ۹۴ ، ۱۱:۳۰ ۰ نظر