دوستی دارم که این روزها به واسطه ی رشته اش که علوم آزمایشگاهی است به جای سربازی در یکی از مراکز بهداشتی استان مشغول خدمت است . البته درآمدی هم برایش مقرر شده است . می گفت : مسئول بخش وقتی میخواست ساعت اضافه کاری اش را رد کند خود این دوست ما خیلی می خواست به خودش احترام بگذارد انتظار داشته حداکثر 20 ساعت اضافه کاری رد کند ! اما مسئول بخشِ خیلی لارجی داشته اند و 80 ساعت اضافه کاری برایش رد کرده است . این در حالیست که از ساعت 8 تا 10 صبح هم چون کار خاصی نیست مشغول دانلود از اینترنت مرکز میشوند و پشه می پرانند !!

زمانی هم که در دوران دانشجویی گاهی با سازمان هلال احمر همکاری میکردم ؛ میدیدم که چطور به خاطر حضور در یک مانور سه ساعته ، سه روز ماموریت رد میکنند یا به خاطر حضور در نماز جمعه در هفته ی مدیریت بحران یک ماموریت عملیاتی رد می شود .


وقتی هم که در سفرهای انجمن اسلامی ؛ بودجه ای در اختیار خودم و سایر دوستان قرار داده میشد ؛ ماجراهای خودش را داشت .

راستش را بخواهید بنده هم در حد و اندازه های خودم یک مفسد اقتصادی هستم .

من هم فیش حقوقی نجومی داشته ام ؛ آنجا که بیش از ساعت کاری ام حقوق گرفته ام .

من از رانت بیت المال برای خودم استفاده کرده ام ؛ آنجا که برای سفرهای انجمن و ... میشد هر کس دیگری را به هر سختی هم که شده پیدا کرد و فرستاد اما با هزار توجیه و اکراه ظاهری، آخر سر خودم سفر کرده ام یا از دوستان نزدیک کسی را فرستاده ام.

من هم یک مدیریت اشرافی داشته ام ؛ آنجا که برای دیدار دوساعته با رهبری از دانشگاه پول گرفته ام و خودم یا کس دیگری را فقط برای اینکه آخر حسینیه ی امام خمینی برای دو ساعت بنشینیم ، عازم سفری دو روزه کرده ام! که میشد انجام نشود و این پول در جای لازم تری مصرف شود . این یعنی برای یک سخنرانی دو ساعته که میشد از تلویزیون هم دید و شنید ؛ چهارصد هزار توامن پول بیت المال و دو روز وقت صرف شده .


من هم عدم کفایت سیاسی فرهنگی داشته ام ؛ وقتی که میشد در یک سال 10 برنامه ی با کیفیت فرهنگی سیاسی داشت و فضای دانشگاه را عوض کرد ؛ اما فقط دو سه تا برنامه که فقط میشد گزارش کار پر کرد ، انجام داده ام .


فیش های حقوقی به 950 مدیر دولت ختم نمی شود . همه ی ما تبدیل شده ایم به مدیران اشرافی که کم کار میکنیم و زیاد می خواهیم . این به یک باور عمومی و در بهترین حالت به یک حالت ناخودآگاه تبدیل شده که از این خرس بیت المال یک مو کندن هم غنیمت است ! به خاطر همین آنجایی که برایمان ساعت کار اضافه رد میشود به جای اینکه اوقاتمان تلخ شود و به این بی عدالتی و دست اندازی به بیت المال اعتراض کنیم ، لبخند ملایمی می زنیم و توی دلمان برای این یکبار استثنا قائل می شویم ؛ فکر میکنیم فردا روزی اگر به جای 100 هزار تومان بودجه 100 میلیارد بودجه در اختیارمان قرار دادند بهتر از این روزها عمل میکنیم ...

اما کسی که در مقابل 100 هزار تومان نمی تواند مقاومت کند ؛ چگونه میتواند در مقابل پول های به مراتب بیشتر، مقاومت کند؟؟!







* نامه ی شهید مهمانچی به کارگزینی برای کسر از حقوق ناچیزش ؛ به منظور صرفه جویی در بیت المال!