همیشه رمان خوندن رو کاری دخترونه می دونستم . و البته رمان هایی هم که خونده بودم با این که اصطلاحا عامه پسند نبودند ولی این حس رو بیشتر تقویت کرده بودن که خوندن رمان کار بیهوده ایه !

آخرینش "من زنده ام" بود که کشش داستانی پایینی داشت و اصلا حس تعلیق در آدم ایجاد نمی کرد که بعدش چه خواهد شد؟؟؟

اما دختر شینا چیز دیگری بود. کشش داستانی بالا در کنار واقع گرایی توانمندانه اش که باعث میشود مخاطب عمیقا درگیر داستان شود و با راوی داستان همذات پنداری کند این کتاب را شایسته ی این همه تعریف میکند.  برای کسی مثل من که خانواده ام تقریبا چنین رفتارها و زندگی را تجربه کرده اند شخصیت زن داستان ( قدم خیر ) ، همان مادر خودم است. با همان دل نگرانی ها و رفتارها . 

قدم خیر، مرا یاد مادرم می اندازد . روستایی . ساده . نجیب . کم توقع . پرکار . صبور و با استعداد ...

این کتاب شدیدا به دلم نشست .