إِنِّـی ذَاهِــــبٌ إِلَـــىٰ رَبِّـی سَـیَـهْـدِیـنِ ...

۱۹۱ مطلب با موضوع «روزهای زندگی» ثبت شده است

129. تخم مرغ




از شاهکارهای دانشمندان علوم پزشکی ما تولید کیک زرد از تخم مرغ .

ماشالا در صنعت پخت تخم مرغ در خوابگاه هر روز به موفقیت های جدیدی میرسیم این یکی جدیدترینش بود . 


+ خدایا این تخم مرغو از دانشجو جماعت نگیر ( خصوصا ساعت 12 شب به بعد که شبیه این فرعون مصر یهو کل خوابگاه رو قحطی میگیره :)





۰۱ اسفند ۹۳ ، ۰۱:۳۷ ۰ نظر

123. هشتگانه ی من


کلیت زندگی من
اندازه ها نشون دهنده ی اهمیت و رنگ ها نشون دهنده ی حسیه که به اون موضوع دارم . شاید عدم تناسب رنگ ها نشون دهنده ی عدم تناسب اولویت های زندگیم باشه .




۲۹ بهمن ۹۳ ، ۱۶:۳۳ ۰ نظر

122. فکرش هم ...


امتحانات تموم شد و کاملا غیرقابل باور و نمره های عجیب تر قبول شدم  .

بین دو ترم بعد از 6 ماه دو روز رفتم خونه و زودی برگشتم ، یه سفر مشهد جور شد ، همراه با ملاقات استاد پناهیان عزیز .

برگشتم به دانشگاه

گاهی مدت ها منتظر کسی میمونی ، اما وقتی از راه میرسه و میدونی دیگه نمیبینیش ، ناخودآگاه نگاهت رو بر می گردونی و ... حسرت !

یک بار هم نشد که بیایی و بگذری ؛ ما مانده ایم و حسرت دیدار دیگری ....




۲۹ بهمن ۹۳ ، ۰۴:۱۹ ۰ نظر

۱۲۰. اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است ...












۰۱ بهمن ۹۳ ، ۱۹:۳۸ ۰ نظر

118. روزهای بی ربط


این روزا درگیر درس و امتحان هستم و گرنه حسابی از خجالت نماینده های مجلس در میومدم... آخه ناسلامتی شما نماینده ی مردم هستین و باید هر چیزی رو بشنوید و اگه جوابی داشتین بدین... 


اگه یه کم توهم توطئه ی قوی تری داشتم میگفتم این نماینده های که به اسم دفاع از انقلاب و رهبری آبرو برای مجلس نذاشتن،  حتما از موسادی جایی پول گرفتن که " بد دفاع کنن "... 


+ وقت راه انداختن لبتاب ندارم،  با موبایل به روز میکنم... چیز جالبیه. 



+ خیلی دوس دارم بدونم بعضی آدما الان کجان و چه حس و حالی دارن... 





۲۳ دی ۹۳ ، ۱۸:۲۶ ۰ نظر

117. تو سرم چی میگذره....


دارم به این فکر می کنم که این همه دانلود که 90 درصدش کپی رایت دارد و حق الناس... 

      چه بلبشویی است. 



به این فکر می کنم تا زمانی که عزم و تلاشی برای رسیدن به درجه ی  بالای علمی و حل مشکلات نداشته باشم، تا زمانی که بچه درس خون نشم و وقتی برای تلف کردن داشته باشم...تا زمانی که حرف رهبرم برای جهاد علمی آخرین دغدغه من است؛ حرف از انقلابی بودن،  حرف از رهبری زدن،  حرف از خدا و پیامبر زدن جفاست... 


دارم به " اذا فرغت فانصب" فکر می کنم 



دارم به این ترانه حامد زمانی گوش می کنم :

قهرمانا در دل میدان بمان جولان بده 

رهبرا من مصطفایی دیگرم فرمان بده... 

" عاشق رفتن کی از رفتن پشیمان میشود...؟ 

مردان مرد را آغاز و پایان روشن است.... 


دارم به همه مساله های حل نشده ی زندگی م فکر میکنم... به اینکه تا زمانی که حل نشده ن نه اظهار نظری کنم و نه اقدامی و فقط در باره آنچه به یقین رسیدم حرف بزنم و با همه وجود تلاش کنم... 

و "لا تقف ما لیس لک به علم... "


دارم مثل همیشه به شهید طهرانی مقدم فکر میکنم،  به احمدی روشن... 


دارم به غربت رهبرم فکر میکنم. 

دارم به سهم خودم در این تنهایی فکر میکنم. 

دارم. به "ما اهل کوفه نیستیم" فکر میکنم... 

دارم به خدا فکر میکنم...

به امروز،  به فردا... 

۲۳ دی ۹۳ ، ۰۱:۳۰ ۰ نظر

116




با دلت حسرت هم صحبتی ام هست ولی...
    یا رب از ابر هدایت برسان بارانی.... 



۲۳ دی ۹۳ ، ۰۰:۱۷ ۰ نظر

115. خود دوربینی


گاهی آدم باید خودشو از دور ببینه !

حالا چطوری باید اینکارو انجام داد ؟

نیازی نیست راه درازی بری ، همین که بعضی اخلاق هات رو تو یه آدم ببینی در واقع خودتو از دور دیدی ،یا اون لحظه حس خوبی به او داری یا حالت ازش به هم میخوره . حسی که به اون فرد پیدا میکنی در واقع حسیه که بخودت و روحیات و رفتارت داری ... اما چون تو متن قضیه هستی متوجه نمیشی ، فقط کافیه گاهی خودتو از دور ببینی که به خودت بیای !

هر چی فکر کردم ببینم حال به هم زن ترین آدما کدوم دسته ن ...؟؟؟ اونایی که خدا رو قبول ندارن ، اونایی که فقط به فکر عشق و حالن و سرگرم دنیا ؛ اونایی که دزدی و آدم کشی میکنن ؟؟؟ کدوم دسته ...


آخر سر به این نتیجه رسیدم :  بی اراده ها !


کسایی که همیشه تو فکر و خیال فردا یا حسرت و اندوه دیروزشون هستن ، بی خاصیت هایی که اشتباهات خودشون رو قبول میکنن اما هیچ تلاشی برای بهتر کردن وضع موجود نمیکنن ... آدمایی که وقتی میبینیشون از زمین و زمان سیر میشی ، نه انرژی مثبتی ، نه حس و حالی ؛ هیچ هیچ هیچ .


یا دقت در احوال گروه قبل ، دوست داشتنی ترین آدما هم میشه شناخت ...

آدمای با ارداه ای که از هیچ همه چیز میسازن ، کسایی که به جای کاسه ی چه کنم چه کنم ، همیشه کاری میکنن .

اسم ببرم : شهید طهرانی مقدم ، دکتر حسابی ، شهید چمران ،ادیسون ، انیشتین و ...


به نظرم تحمل آدمای شیطانی با اراده به مراتب راحت تر از آدمای بی دست و پای پاک و ساده باشه !



+ اینکه چقدر از فحش های متن به خودم خورد بماند ...


+ مجددا این موضوع برام زنده شد که عذاب های جهنم عین عمل خود آدمه . یعنی برای من یکی همین تحمل اخلاق جهنمی ها بزرگترین عذابه .


+ این لطیفه هم بی ربط به این قضیه نیست :


آدم وقتی میمیره،نمیفهمه که مرده، تحملش فقط برای دیگران سخته ...

این مشابه زمانیه که آدم بیشعوره ! :|



۱۸ دی ۹۳ ، ۱۵:۲۵ ۰ نظر

114. دارم به تو فکر میکنم تنها تو!




من :| 

وقتی بعد عمری میام بشینم درس بخونم... 


۱۶ دی ۹۳ ، ۰۰:۱۸ ۰ نظر

113. داخلی جراحی


برخیز که غیر از تو مرا دادرسی نیست

گویی همه خوابند ، کسی را به کسی نیست

تا آینه رفتم که بگیرم خبر از خویش

دیدم که در آن آینه هم جز تو کسی نیست

من در پی خویشم ، به تو بر می خورم اما

آن سان شده ام گم که به من دسترسی نیست


* هوشنگ ابتهاج





+ یکی از چالش های اساسی حال حاضر زندگیم ، قبول شدن در درس شریف داخلی جراحی 4، با استادی اینچنین سخت گیر که روزی دو سه تا منفی هم بهم میده . برای هر غیبت نمره کم میکنه . کلا به قصد کُشت اومده .

میدونم که قطعا روزی نه چندان دور به دلهره ی این شبام میخندم ، به این که این موضوع رو چالش اون هم از نوع اساسیش میدونستم شدیدا خواهم خندید . اما همیشه قاعده این بوده که با بزرگ ترشدن روح ، مشکلات قبلی حقیر تر و مسایل جدیدی بزرگ تر میشن . آدمایی که سر چیزای کوچیک آرمش خودشونو از دست میدن ، دقیقا روحی به همون اندازه دارن ... من الان یکی از اونام !


+

چون غمت را نتوان یافت مگر در دل شاد

ما به امید غمت خاطر شادی طلبیم ...



+ در آستانه ی بیست و دومین ، 22  دی زندگی ...


۱۴ دی ۹۳ ، ۲۰:۳۱ ۰ نظر