گاهی آدم باید خودشو از دور ببینه !
حالا چطوری باید اینکارو انجام داد ؟
نیازی نیست راه درازی بری ، همین که بعضی اخلاق هات رو تو یه آدم ببینی در واقع خودتو از دور دیدی ،یا اون لحظه حس خوبی به او داری یا حالت ازش به هم میخوره . حسی که به اون فرد پیدا میکنی در واقع حسیه که بخودت و روحیات و رفتارت داری ... اما چون تو متن قضیه هستی متوجه نمیشی ، فقط کافیه گاهی خودتو از دور ببینی که به خودت بیای !
هر چی فکر کردم ببینم حال به هم زن ترین آدما کدوم دسته ن ...؟؟؟ اونایی که خدا رو قبول ندارن ، اونایی که فقط به فکر عشق و حالن و سرگرم دنیا ؛ اونایی که دزدی و آدم کشی میکنن ؟؟؟ کدوم دسته ...
آخر سر به این نتیجه رسیدم : بی اراده ها !
کسایی که همیشه تو فکر و خیال فردا یا حسرت و اندوه دیروزشون هستن ، بی خاصیت هایی که اشتباهات خودشون رو قبول میکنن اما هیچ تلاشی برای بهتر کردن وضع موجود نمیکنن ... آدمایی که وقتی میبینیشون از زمین و زمان سیر میشی ، نه انرژی مثبتی ، نه حس و حالی ؛ هیچ هیچ هیچ .
یا دقت در احوال گروه قبل ، دوست داشتنی ترین آدما هم میشه شناخت ...
آدمای با ارداه ای که از هیچ همه چیز میسازن ، کسایی که به جای کاسه ی چه کنم چه کنم ، همیشه کاری میکنن .
اسم ببرم : شهید طهرانی مقدم ، دکتر حسابی ، شهید چمران ،ادیسون ، انیشتین و ...
به نظرم تحمل آدمای شیطانی با اراده به مراتب راحت تر از آدمای بی دست و پای پاک و ساده باشه !
+ اینکه چقدر از فحش های متن به خودم خورد بماند ...
+ مجددا این موضوع برام زنده شد که عذاب های جهنم عین عمل خود آدمه . یعنی برای من یکی همین تحمل اخلاق جهنمی ها بزرگترین عذابه .
+ این لطیفه هم بی ربط به این قضیه نیست :