إِنِّـی ذَاهِــــبٌ إِلَـــىٰ رَبِّـی سَـیَـهْـدِیـنِ ...

۵۰ مطلب با موضوع «سیاست و جامعه» ثبت شده است

222. بله برون




دانلود 

۲۰ اسفند ۹۴ ، ۱۹:۲۵ ۰ نظر

212. رابطه ی ارتباط و پیشرفت!

کشور های زیادی در سراسر جهان و خصوصا در منطقه ما هستند که از حداکثر همگرایی با غربی ها روبرویند، اما در مقایسه با جمهوری اسلامی که تحت فشار قدرت های جهانی است، عقب مانده محسوب می شوند. مصر یکی از این نمونه هاست که از همگرایی حداکثری با بلوک غرب و آمریکا روبروست با جمهوری اسلامی که در یک واگرایی نسبت به آنها قرار دارد را از نظر همان شاخص های توسعه یافتگی غربی درست در یک دوره 30 ساله میتوان مقایسه کرد که اتفاقا نمونه های خوبی برای مقایسه اند که جمعیت نزدیک به هم دارند و در جغرافیای شبیه هم وجود دارند. در این پارادایم، الان مصر بارها و بارها باید از ایران توسعه یافته تر باشد. اما واقعیت ها چیز دیگری می گویند.

به طور مثال این دو کشور را می توان از نظر شاخص «توسعه انسانی » که شاخصی ترکیبی برای سنجیدن موفقیت در هر کشور بر اساس سه معیار پایه، «سطح زندگی مناسب « ،» زندگی طولانی و سالم « ،» دسترسی به دانش و معرفت » است، مقایسه کرد. به گزارش سایتِ «برنامه توسعۀ سازمان ملل متحد UNDP( » (، ایران با داشتن شاخص توسعه انسانی برابر 0/ 742، رتبه 76 ام )بالاتر از اوکراین، عمان، ترکیه و چین( و مصر با داشتن شاخص توسعه انسانی برابر 0/ 622، رتبۀ 112 ام ) پایین تر از جامائیکا، فیجی و مالدیو( را در بین 186 کشور در سال 2012 دارا می باشد.

 

این شاخص در کشورهایی مثل ایران که در مناطق بحران زده قرار دارند حتی اگر خود دچار بحران نباشند به علت نگرانی از سرایت ناامنی و بی ثباتی به داخل خاک خود ناگزیر از پرداخت هزینه هایی برای حفظ آمادگی نظامی خود می شوند و از سوی دیگر میزان سرمایه گذاری خارجی در چنین کشورهایی کاهش می یابد و شبکه های داد و ستد کالا با مشکل مواجه می شوند. این رخدادها دارای تأثیر مستقیم در شاخص توسعه ی انسانی هستند.

 

در همین گزارش نشان داده شده است که ایران و مصر در فاصلۀ سال های 1980 تا 2012  در این شاخص، دائماً سیر صعودی داشته اند، با این تفاوت که سرعت ایران در رشد این شاخص به مراتب، بیشتر از مصر بوده است. در سال 1980 این شاخص برای ایران 0/ 434 و برای مصر 0/ 407 بوده است. یعنی ایران در سال 1980 تنها 0/ 027 از مصر پیشی داشته، لیکن فاصلۀ ایران از مصر در سال 2012، به 0/ 120 افزایش یافته و ایران با فاصلۀ زیادی از مصر پیشی گرفته است. به عبارت دیگر ایران، طی سالهای 1980تا 2012، فاصلۀ اندک خود با مصر در سال 1980 را به 4/ 4 برابر )از 027 / 0 به 120/.( بیشتردر سال 2012 افزایش داده است. این مسئله با توجه به این نکته باید تحلیل و جمع بندی شود که مطابق نرم های علمی این شاخص در کشورهایی مثل ایران که در مناطق بحران زده قرار دارند حتی اگر خود دچار بحران نباشند به علت نگرانی از سرایت ناامنی و بی ثباتی به داخل خاک خود ناگزیر از پرداخت هزینه هایی برای حفظ آمادگی نظامی خود می شوند و از سوی دیگر میزان سرمایه گذاری خارجی در چنین کشورهایی کاهش می یابد و شبکه های داد و ستد کالا با مشکل مواجه می شوند. این رخدادها دارای تأثیر مستقیم در شاخص توسعه ی انسانی هستند.


جمهوری اسلامی در این سال ها با اقدامات گسترده علیه خود از جمله جنگ 8 ساله،

برخورد امنیتی با فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران، حمایت از گروهک های تروریستی

منافقین علیه ایران، تحریم های فلج کننده، فشار تبلیغاتی سنگین و... روبرو بوده

است اما در مقایسه مصر در مدت یاد شده نه جنگی به آن تحمیل شده، نه مرزهای

آن تحت فشار ناامنی جنگ در اثر حضور مستقیم امریکا در کشورهای همسایه قرار

گرفته، نه تحریم های گوناگون و سنگین اقتصادی بر آن اعمال شده، نه گروهک های

 تروریستی علیه آن به کار گرفته شده، نه تهدید به حمله نظامی و متهم به قرار گرفتن

در محور شرارت شده، نه تحت فشار تبلیغاتی و رسانه ای و عملیات روانی قرار گرفته،

نه به وضعیت دموکراسی و حقوق بشر در آن اتهامی وارد شده، بلکه از سوی امریکا در

چارچوب منافع دائمی به آن نگاه شده و از حمایت های نظامی و تسلیحاتی این قدرت

بزرگ برخوردار بوده، دیکتاتوری مبارک و حکومت نظامیان در آن مورد حمایت تمام

عیار آمریکا قرار گرفته، اسلام گرایی در آن تا حد ممکن سرکوب شده، اقتصادِ متکی بر

توریسم، کانال سوئز، صادرات کشاورزی و کمک های مالی استراتژیک آمریکا هیچگاه

تحت فشار و تحریم قرار نگرفته و ظاهراً هیچ مانعِ حداقل اعلامی ای در مقابل پیشرفت

آن از سوی آمریکا ایجاد نشده است.

 

۰۷ اسفند ۹۴ ، ۲۰:۳۷ ۰ نظر

210. حرف

 

عجیبه که بعضی از دوستان ما بعد از 4 یا هشت سال که هیچ کار فکری و فرهنگی نکرده اند ، می خوان توی دو هفته با تبلیغات پرفشار و همه جانبه مخ عوام الناس رو بزنن . اون هم با زدن حرف هایی که خوشایندشون باشه . یعنی اگر سطح فهم طرف از دنیا اندازه ی آسفالت در خونه شون هم باشه باز هم در همون حد نگهش میدارن و شروع میکنن از توانایی آسفالت کشی نامزد مورد نظر میگن ؛یا مثلا  لیستی داده بودند دست من که در عرض دوشب نزدیک به 30 نفر از بچه های خوابگاه رو به سمت یکی از نامزدهای هر چند اصلح متمایل که هیچ! ثبت دائم کنم و در لیست مذکور یادداشت کنم . فکرش را بکنید (2 شب!!؟؟) بعد جالب اینه که وقتی همونایی که قرار بود مخشون رو بزنیم بعد از مدتها دوری و دوستی در شرایط حساس کنونی دیدیمشون ، متوجه شدیم که خودشون اومدن که مخ ما رو بزنن ! 


پریروز پر بود از حرف زدن ؛ تریبون آزاد ظهر و کرسی آزاد اندیشی شب ؛ که توی هر دو تاش بر خلاف خواست قلبی ام مجبور شدم صحبت کنم و بدون آماده کردن مطلبی از قبل میکروفون به دست بشم . بد نبود ؛ تنها فایده ای که برای من داشت ، تمرین صحبت کردن و مناظره کردن در جمع بود ؛ برای سایر دوستان و مخاطبان برنامه که فقط حرف مفت بود ...


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

والعصر

ان الانسان لفی خسر

الا الذین آمنوا و عملوالصالحات 

و تواصوا بالحق

و تواصوا بالصبر


قبل از هر چیز جا داره یه عذر خواه ی کنم و یه کسب اجازه ، عذر خواهی بابت اینکه در غیاب عالمان ، جاهلی چون من بر کرسی اندیشه و آزاد اندیشی نشسته و کسب اجازه کنم از کسانی که در این جمع حق استادی به گردن بنده دارند اما من باید اینجا صحبت کنم.

بعد اینکه من اینجا از طرف خودم حرف میزنم ، من یک مسلمانم ، اسلام دین کاملی است ؛ اما من کامل نیستم ؛ پس اشتباه من را لطفا به پای مکتبم نگذارید .


میگن اگه یه پروانه توی استرالیا بال بزنه ، میتونه یه آتیش سوزی بزرگ تو عمق جنگل های کالیفرنیا ایجاد کنه ...


۰۶ اسفند ۹۴ ، ۱۳:۴۵ ۰ نظر

148. بساز بفروش!


تاکو: خدا با ماست، چون از یانکی ها متنفره.

بلوندی: نه، خدا با ما نیست؛ چون از احمق ها هم متنفره!

(خوب، بد، زشت/لئونه‌)

...

 

فاکتور داربست و نصب بنر

سر رسید شعار امسال و 

ارتش بیست میلیونی... تکبیر

ارتش کارت های فعال و

 

اقتصاد کمی مقاومتی

بازتولید پتک و بیل و کلنگ

سریال های فاخر کره ای

موضع مادر عمو پورنگ

 

فاز تخریب دولت قبلی

با هدفمندسازی مردم

طرح تغییر نام یک کوچه 

از مفتح به لادن چندم

 

این طرف حوزه های علمیه و 

آن طرف کمپ رقص و آواز است

گربه های شریف کارگزار

در دیزی هنوز هم باز است

 

 

از سیاست زیاد حرف نزن

حرکت ما چراغ خاموش است

مجلسی که ملات میگیرد

دولتی که بساز بفروش است

 

جنگ شد، فحش مخملی دادند

افسر ما ستون پنجم شد

پسر نوح با بدان بنشست

خاندان مطهری گم شد

 

عقده ای ها شلنگ و تخته زدند

در فضایی که باز تر شده بود

طبق تحقیق شاهدی عینی

مرغ همسایه غاز تر  شده بود

 

یادمان داده اند که: خفه شو

جلوی در نباش، راه برو

بعد با کدخدا بگو و بخند 

بعد پشت ((فرودگاه)) برو

 

فیلم ما را بگیر، راحت باش

دوربین و صدا که تنظیم است

توی این سینه دردها داریم

شربت سینه حیف تحریم است .


* مرتضی عابدپور

۰۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۱:۵۲

141. از هیروشیما تا لوزان


امشب ، بعد از دیدن مستند " از هیروشما تا لوزان " حال عجیبی دارم،
احساس نگرانی...
احساس عدم انجام وظیفه و کم کاری ...
احساس ادای بی طرفی و اعتدال در آوردن ...
و مومنان کسانی هستند که " لا یخافون لومه لائم ! "
بیش از این که نگران مذاکرات هسته ای باشم ، نگران نوع نگاه مردمی هستم که با چند پیام واتساپ زیر و رو می شود و یا جهل مرکبی که بواسطه ی آن به جان جامعه می افتد و هر کس با اندک فهمی و یک گوشی اندروید که به شبکه ی واتساپ و وایبر وصل شود خود را علامه ی دهر ببیند و علم ناقصش حجاب اکبرش شود ...
اینکه توی بیمارستان وقتی همکلاسی هایم را میبینم که شروع به یک بحث سیاسی می کنند و کلیدی ترین جملاتشان را از پیام های رایج و مشابه واتساپ و وایبر گرفته اند ، دقّم می دهد و و و
قدیم ترها هر وقت بحث سیاسی یا چیز دیگری میشد ، طرف میگفت " بابا حوصله داری ها!!!  ، این چیزا به من و تو نیومده ..." چون خودش رو تو این زمینه صاحب نظر نمیدونست یا لا اقل "به اندازه ی الان" نمی دونست و به نوعی به بی اطلاعی و نقص دانسته های خودش واقف بود . ولی الان چی ؟
فکر میکند نه تنها به موضوع مسلط است ، حتی از پشت پرده ها هم خبر دارد و این دلواپس ها هستند که مغزشان شستشو داده شده یا افراطی ها هستند که از توافق هسته ای می ترسند و آن ها که مخالف جریان موجود حرف بزنند را از کمی سواد رنج می برند و جز آخوند محلشان یا اخبار شبکه ی یک صدا و سیما از سایر عوالم علم و فناوری بی بهره مانده اند  ...

تاریخ در مورد اتفاقات این روزها قضاوت خواهد کرد ، اما تاریخ بی رحم است و کور ! اگر کسی اشتباه کند چوبش را می خورد ... فرقی نمی کند که عامدانه کج رفته باشد یا ساده لوحانه ... و آنها که تاریخ را دو یا چند بار تکرار می کنند ...

؟؟؟!!!!




+ آیا این مطلب نقض میکند مطلب قبلی ام را ؟؟!!


+  دانلود مستند هیروشیما تا لوزان  : قسمت اول .... قسمت دوم

۲۹ فروردين ۹۴ ، ۰۲:۰۳

140. دوران روحانی مُچّکّریم !!!

در مورد توافق هسته ای خیالم راحت است ...

در هر صورت اتفاقات خوبی خواهد افتاد .

حالت اولش آن است که همه چیز همان طور که دولت راستگویان می گوید دارد خوب پیش می رود و آخر سر با یک توافق کولاک با آمریکا هم رفیق فابریک می شویم و دوران بدبختی و گرانی و بیکاری تمام می شود و آمریکا هم سر عقل می آید و مثلا دیگر اشتباها هواپیمای مسافربری ما را با آن همه زن و کودک نمی زند و بعدش مجددا اشتباه کند و به فرمانده ی آن ناو مدال افتخار بدهد . یا آژانس هم قول می دهد بچه ی خوبی باشد و دیگر اطلاعات دانشمندان هسته ای و جیک و پوک ما را کف دست رفقای ناباب اوباما ( مثلا نتانیاهو ) نگذارد که آنها هم خیلی اتفاقی آنها را ترور کنند . این روزهایی که بگو بخند دکتر ظریف و عکس یادگاری اش با جان کری و این خانم جدیده موگرینی و اینها را می بینم ( یاد و خاطره ی کاترین اشتون که دیگر جزء نوستالژی های جوانی ما شده است بخیر! ) همه ش این فکر به ذهنم می زند که چرا ما نباید یک خاطره ی خوش از آمریکا داشته باشیم و لابد همه اش هم زیر سر همین شعار مرگ بر آمریکایی است که ملت می گویند و آمریکا هم مجبور می شود همه ی گزینه هایش را هر روز روی میز بگذارد ؛ کودتا ، جنگ ، ترور ، تحریم، تهدید ... راستی اول آمریکایی ها از گزینه هایشان استفاده کردند و ما مرگ بر آمریکا گفتیم یا ما آنها را با همین شعار خشک و خالی هی عصبانی می کنیم ؛ اصلا زمان مصدق که  خبری از مرگ بر آمریکا نبود یا حتی لااقل حرفی از اسلام و جمهوری اسلامی نبود ، احتمالا آنجا هم شبیه همان زدن هواپیما و هزار جنایت دیگر اشتباها دستشان به گزینه ها خورده و یکهویی خیلی اتفاقی اسم رمز کودتا هم از رادیو بی بی سی پخش می شود و دیگر نه از مصدق خبری می ماند و نه از دموکراسی . بنده خدا آمریکا که تقصیری ندارد همه چیز تقصیر عده ای افراطی بی سواد است که آن زمان هم به دنبال دردسر بودند و میخواستند نفتشان ملی باشد یا خودشان برای خودشان تصمیم بگیرند . الان هم افتاده اند دنبال انرژی هسته ای ...

داشتم میگفتم حالت اولش همین است که از ترجمه ی ایرانی بیانیه ی لوزان در می آید و همه چیز خوب پیش می رود و ما تا ابد با خوبی و خوشی در کنار 5 بعلاوه ی یک ( جامعه ی جهانی ) زندگی خواهیم کرد .

من به این حالت به شدت امیدوارم چون بعید میدانم جناب دکتر روحانی که تمام حیثیتش را سر مساله ی هسته ای گذاشته و از مسکن مهر بگیر تا سازمان فضایی و ... را کلا بی خیال شده و می خواهد با همین توافق یک تنه چرخ مملکت را راه بیندازد ؛ زیر بار یک توافق بد برود ...

مثلا شما یک درصد احتمال بده بعد از این توافق مردم اثری از بهتر شدن وضع معیشتشان نبینند یا باز هم همان آش باشد و همان کاسه ، دیگر باید قید رفاقت با آمریکا را زد و کلید رابطه با کدخدا را هم بوسید و گذاشت کنار ...

در واقع مهم ترین اتفاقی که اینجا می افتد این است که دوزاری مردم می افتد که چه کلاه گشادی به اسم تنش زدایی و اعتمادسازی و جامعه ی جهانی و این حرف ها بر سرشان رفته و حنای آمریکا دیگر برای خوش باورترین گروه عوام الناس هم رنگی نخواهد داشت .

اگر هم توافق خوبی بشود و زندگی ما هم سر و سامانی پیدا کند که چه بهتر ( واقعا به این یکی امیدوارم ) . هم زندگی ما بهتر می شود و سر کار می رویم و زن  و بچه و این حرفا و هم دکتر روحانی با اکثریت قاطع آرا دور بعدی رای می آورد و هم کدخدا توانسته صلح جهان را تامین کند ( مثلا فرض کنید عربستان و داعش و رژیم صهیونیستی و طالبان و ریگی و ... هم کار دانشمندان هسته ای ما میباشد) .

کلا از هر زاویه ای که نگاه می کنم ، هر توافقی به نفع همه خواهد بود !!!!

یا خاطره ساز می شود و همه خوشبخت می شویم و یا تجربه و درس عبرت می شود و باز هم همه خوشبخت می شویم ( گرچه آدم عاقل از یک جا دو بار گزیده نمی شود . ) اما گور بابای ضرر !!! حالا که انقد اصرار داری شما هم یک امتحان دیگه ای بکن شاید فرجی شد ... ما که بخیل نیستیم . من حتی دارم به روزایی فکر میکنم که تعطیلات آخر هفته ها جای چالوس و جاهای تکراری قبلی بدون ویزا مستقیم برویم آمریکا و برگردیم .

کلا این روزا برعکس خیلیا که مذاکرات و اخبار مربوطه را دنبال میکنند، بنده اصلا سرم برای این حرف ها درد نمی کند چرا که به شدت به این ماجرا خوش بینم و آن را حتی لازم و ضروری می بینم یا معیشتمان بهتر می شود یا تجربه مان بیشتر ... دولت محترم هم در این میان هرگلی بزند به سر خودش زده است... صلاح مملکت خویش خسروان دانند ...

+

رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند

چنان نماند، چنین نیز هم نخواهد ماند ...

+ البته یه سری نگرانی خرده ریز هم دارم که شدیدا آزارم میده که نه تحریم است و نه داشتن یا نداشتن انرژی هسته ای ... ولی نمی دونم چرا کلا انقد خوش بینم .

+ یعنی میشه که ظهور نزدیک باشه ؟؟؟

۲۷ فروردين ۹۴ ، ۰۱:۱۹

133. روزگاری است که دنبال کلیدند همه ...


 اسم؟فامیل؟:«بزدلِ ترسو»

بنده یک عقل منجمد هستم

این مهم نیست من کی ام؛اصلاً

به جهنم که منتقد هستم!


این مهم نیست من کی ام،بالفرز

اسم من شاقُلام یا حسن است

آنچه که هائض(!) احمیت است

بیثوادیِ آشکارِ من است

بیسوادم شبیه مردی که

از شعار «امید» می نالد

مانده ام من!عجیب دنیاییست

قفل هم از «کلید» می نالد!


ادامه مطلب...
۱۵ اسفند ۹۳ ، ۰۱:۰۱ ۰ نظر

130. گناه بزرگ احمدی نژاد


احمدی نژاد به مرور عادت کرده بود کار خودش را با جنجال و هیاهو پیش ببرد و از این کار ابایی نداشت.  مثلا همیشه اسامی مفسدان اقتصادی را برای روز مبادای دولتش در جیب کاپشن خود اینور و آنور میبرد که به زودی خواهم گفت و بگم و این اداها که الکی مثلا من در حال مبارزه با مفاسد اقتصادی هستم . آخرش هم هیچ اسمی از جیب او در نیامد تا این که بالاخره همین اواخر خبر محکومیت رحیمی اما از جیب سخنگوی قوه قضاییه در آمد و کلی سر و صدا کرد .


ادامه مطلب...
۰۱ اسفند ۹۳ ، ۱۸:۲۴ ۰ نظر

128. ما هم بلانسبت "مفسدیم" !


عنوان را خواستم بنویسم " سهم ما در اقتصاد مقاومتی " دیدم آنقدر یک شعار خوب را با هزار تا بنر و همایش بی خاصیت لوس کرده اند که جنازه ی قابل ارجی هم از آن شعار پرمغز باقی نمانده . همیشه همین بوده ؛ سهم مسولین از فرمایشات رهبر انقلاب به بنر و همایش و نمایش اینکه من هم دارم کاری میکنم خلاصه میشود که هر قضیه ی مهمی حتی مبارزه با مفاسد اقتصادی را هم همینجورکی میخواهند حل و فصل کنند و ختم به خیر ! اصلا آنقدری که همایش و بنر در بالا بردن سطح رفاه نقش دارد هیچ کار دیگری نمی تواند و  قربه الی الله نیست ( کاهش زحمت مسولین امر = افزایش رفاه مسولین مربوطه ) کلا ما ملتی هستیم که خوب بلدیم رفع تکلیفی عمل کنیم .

از اصل قضیه  دور نشویم ؛ ما که دستمان از یقه های دیپلمات بچه های بالا کوتاه است که تکانی بدهیم و طرحی نو در اندازیم ، اصلا شعار شریف " تغییر " را نیز بوسیدیم و ته کمد گذاشتیم از بس که هر کدام آمد و منظورش از تغییر عوض کردن آدمهای پشت میز بود نه شیوه ها و ساختارها ، اصلا هیچکدام در این همه سال جرات و یا شاید زحمت کوچک ترین تغییری در سیستم اقتصادی کهنه و نفتی این مملکت را به خودش نداد   ؛ فقط رفاه مقطعی همان 4 سال خودش را دید که مبادا از پایگاه اجتماعی یا آرای دور بعدش کم بشود . خلاصه اینکه ما که چشممان به تغییر از بالا آب نمی خورَد . 20 سال رهبر انقلاب هر چه  میگوید دولت سعی کند اتکایش به نفت را کم کند و به شرکت های دانش بنیان و صنعت اهمیت دهد . کو گوش شنوا ؟!  اصلا اگر احیانا شما با بچه های بالا مرتبط میباشید بگویید " آمدیم ، نبودید ، رفتیم ! "


ادامه مطلب...
۳۰ بهمن ۹۳ ، ۲۳:۲۶ ۰ نظر

127. رسالت دولت اسلامی

" سلامت جسم و روح مردم باید دغدغه‌ی ما باشد مردم باید از هر دو نظر سالم باشند.

رییس جمهور با تاکید بر این که نباید مردم را بیهوده و بدون جهت نگران کرد و باید بگذاریم مردم راحت باشند، گفت: اینقدر در زندگی مردم مداخله نکنید، ولو به خاطر دلسوزی؛ بگذاریم مردم خودشان راه بهشت را انتخاب کنند، نمی‌توان با زور و شلاق مردم را به بهشت برد.پیامبر (ص) شلاق در دست نداشت، همه باید کاری کنیم که آرامش در جامعه حاکم باشد".

جملات بالا را آقای روحانی خردادماه امسال گفتند و تاکید کردند پیامبر (ص) بشیر و نذیر بود و ما نیز باید بشیر و نزیر باشیم. اینکه چه قدر دولت در مساله ی فرهنگ بشیر و نذیر بوده یا حتی به این جمله چه قدر اعتقاد دارد موضوعی است که با مشاهده ی عملکرد فرهنگی دو ساله ی دولت جای سوال بسیار دارد .

 

اینکه جناب رییس جمهور فرموده اند که مردم را نمیشود به زور شلاق به بهشت برد کاملا درست است و به شدت با آن موافقم ، حتی بالاتر از آن معتقدم که حتی نمی شود کسی را نه با شلاق که با تلقین و جو گیر کردن هم به جایی فرستاد چه رسد به بهشت ! مطمئنا ملاک ارزش گذاری و پاداش و مکافات انسان ها هم انتخاب های آگاهانه ی آنان  است و عشق و علاقه ی صرف ( بخوانید احساس کور ) نمی تواند ملاک بهشت و جهنم آنان باشد . پس باید جامعه به شناختی برسد تا به سمتی حرکت کند و این شناخت خود مقدمه ی عشق و ایمان به آن مساله هم می شود و فرد خود به را ه می افتد !

اما نقش دولت اسلامی در این میان چه میشود و تفاوتش با دولت های غربی کدامست ؟


ادامه مطلب...
۳۰ بهمن ۹۳ ، ۱۶:۰۱ ۰ نظر