ار چالش های این روزهام جدا شدن از روزمرگیه !!! اما بعید میدونم امکان پذیر باشه ... 

من هم در بهترین حالت باید کار کنم ، بخرم ، بخورم ، وام بگیرم ، قسط بدم ، هشتم گرو نهم باشد و فقط و فقط به این فکر کنم که چطور یک میلیونم را دومیلیون کنم ؟ تازه این در بهترین حالتش شاید باشد ...

درست شبیه آدم هایی که چاپلین در عصر مدرنش نشان میداد . آنقدر درگیر این پیچ و مهره های زندگی می شویم که خودمان هم به جزئی  از این ماشین تبدیل میشویم...

دوست ندارم به این نظم موجود، تن بدهم اما هنوز راهی برای فرار از آن پیدا نکرده ام ...