امشب مستند برادران را دیدم ؛ متن و تدوین قابل قبولی دارد و مهم تر از آن روایت دلنشین آن است که به خاطر گرمی و حرارت صدای استاد ناصر طهماسب ممکن شده است .
مستند برادران قصه ی زندگی انسانی است که در تمام طول زندگی اش تکلیف مدار زندگی کرده است .
انسانی با شغل های مختلف اما نقشی واحد
و آن نقش بندگی است .
مردی که به رغم همه ی قدرناشناسی ها و تهمت ها خدمت کرده
و کل زندگی اش وردی واحد بوده است .
ان تجعل اعمالی و اوقاتی کلها وردا واحدا و حالی فی خدمتک سرمدا ...
شهید مهدی نوروزی که روزگاری توسط رسانه های آزادیخواه و بی طرف دنیا حسین منیف اشمر و لبنانی معرفی شده بود ...
کسی که وقتی لباس سربازی به تن دارد به معنی واقعی سر می بازد .
و هنگامی که در نیروی انتظامی است شجاعانه در منطقه ای که بیشترین خطر را دارد اما بیشترین نیاز ( یعنی سیستان و بلوچستان ) آنهم در زمان اوج فعالیت های ریگی حضور پیدا میکند ...
وقتی کارمند دادستانی است برای آنکه حریم قانون را عده ای قانون شکن زیر پا نگذارند وارد میدان میشود اما هزار جور برچسب میخورد .
اما وظیفه ی الهی نه دهن مردم میشناسد نه خطر دشمن .
والذین آمنوا اشد حبا لله
و لا خوف علیهم و لا هم یحزنون !
+
ملازمان حرم برنامه ی دوست داشتنی شبکه ی دوست داشتنی افق که پای درد دل همسران شهدای مدافع حرم می نشیند .
اگر کسی دور و بر آدم نباشد اشک سرازیر میشود و اگر تنها نباشی بغض سنگینی راه گلویت را می بندد .
یک نقطه ی قوت این برنامه مجری آن است که خود، همسر شهید است . یعنی خانم پیرانی همسر شهید رضایی نژاد که این حس همزبانی و همدلی را بیشتر منتقل میکند .
مستند های نیم ساعته ای که ساعت ها آدم را به فکر فرو میبرد ...
یا لیتنا کنا معک !؟؟؟
ما آرزو میکنیم که ای کاش با تو بودیم حسین جان !!!
اما فراموش کرده ایم یا خودمان را به فراموشی زده ایم که کل یوم عاشورا و کل ارض کربلاست
ما دین را گلچین کرده ایم
ما آرزوهایی میکنیم که وقتی سراغمان را میگیرند خودمان را به آن راه می زنیم
در باغ شهادت را نبندید !!!
اما به راستی که در باغ شهادت بسته نیست
ما حاضر نیستم وارد این باغ شویم
ما به جهنم دنیا چسبیده ایم ...
آرزوهای این روزهای ما که آرزو میکنیم هیچوقت برآورده نشوند ...
آرزوهای دست یافتنی اما دوست نداشتنی !