إِنِّـی ذَاهِــــبٌ إِلَـــىٰ رَبِّـی سَـیَـهْـدِیـنِ ...

۲ مطلب با موضوع «سیر اندیشه :: اسلام شناسی :: آداب مسلمانی» ثبت شده است

296. بازی های نفس ...


أنَّ رَجُلاً قالَ لِلْحُسَیْنِ بنِ عَلِیٍّ - علیه السّلام - : اِجْلِسِ حَتْی نَتَناظَرَ فِی الدِّینِ فَقالَ: یا هذا اَنَا بَصِیرٌ بِدِینِی مَکشُوفٌ عَلی هُدایَ فَاِنْ کنْتَ جاهِلاً بِدِینِک فَاذْهَبْ وَاطْلُبْهُ، مالِی وَ لِلْمُماراةِ ... .

«بحار الأنوار، ج 2، ص 135»

 

مردی به امام حسین - علیه السّلام - گفت: بنشین تا با یکدیگر پیرامون مسائل دینی مناظره کنیم! امام فرمود: من به مسائل دینی بصیر و آگاهم و راه هدایت برایم روشن است و اگر تو جاهل و ناآگاهی برو و یاد بگیر. من کجا و جدل؟ و سپس افزود: شیطان است که آدمی را وسوسه می کند و می گوید، با مردم مباحثه و مناظره راه بینداز تا دیگران نپندارند که تو نادان و ضعیف هستی.

امام صادق - علیه السّلام - فرمود: جویندگان علم بر سه دسته اند پس آنان را با هویت واقعی شان بشناس: دسته ای از آنها دانش را به جهت جدل و مراء فرا می گیرند و دسته ای آن را جهت تفاخر و بزرگ نمائی می آموزند و دسته ای نیز آن را جهت فهمیدن و تعقل یاد می گیرند. پس اهل جدل و مراء آدم مردم آزار است، او در هنگام مناظره مانع از گفتار دیگران می شود و در میدان سخن مجالی برای دیگران قائل نیست و در عین حال خود را حلیم پارسا می نمایاند و حال آنکه باطن وی از خشوع و ورع تهی است و سرانجام خداوند نیز دماغ وی را به خاک می مالد. 



عَنِ النَّبِیِّ - صلَی الله علیه و آله - قالَ: لا یَسْتَکمِلُ عَبْدٌ حَقِیقَةَ الْإیمانِ حَتّی یَدَعَ الْمِراءَ و إنْ کانَ مُحِقّاً.

«بحار الأنوار، ج 2، ص 137» 

 

پیامبر اکرم - صلَی الله علیه و آله - فرمود: ایمان کسی کامل نمی گردد مگر آنکه مراء و جدل را ترک کند، گرچه حق با او باشد. 



 قال الامام الرضا - علیه السّلام - : لا تُمارِیَنَ الْعُلَماءَ فَیَرْفُضُوک وَ لا تُمارِیَنَّ السُّفَهاءِ فَیَجْهَلُوک.

«منیة المرید، ص 193»

 

امام رضا - علیه السّلام - فرمود: با علماء مراء و جدل مکن که تو را از پای درمی آورند و نیز با سفیهان مراء مکن که تورا به نادانی نسبت می دهند. 



 عَنْ أمِیرِ الْمُؤْمِنینَ - علیه السّلام - قالَ: یا کمَیْل إیّاک وَ الْمِراءَ فَاِنَّک تُعْزیِ بِنَفْسِک السُّفَهاءَ إذا فَعَلْتَ وَ تُفْسِدُ الْاِخاءَ.

«بحار الأنوار، ج2، ص 139»

 

أمیرالمؤمنین - علیه السّلام - فرمود: ای کمیل! بپرهیز از جدل، زیرا با دست خود سفیهان را بر آن داشتی تا آزارت کنند و نیز (جدل) اخوت و دوستی را از میان می برد. 



 عَنْ أبِی عَبْدِاللهِ - علیه السّلام - : طَلبَةُ الْعِلْمِ ثَلاثَة فَاعْرِفْهُمْ بِأعْیانِهِمْ وَصِفاتِهِمْ: صِنْفٌ یَطْلُبُهُ لِلْجَدَلِ وَالْمِراءِ، وَ صِنْفٌ یَطْلُبهُ لِلإسْتِطالَةِ و الخَتلِ وَصِنْفٌ یَطْلَبُهُ لِلْفِقْهِ وَالْعَقْلِ فَصاحِبُ الْجَدَلِ وَالْمِراءِ ... .

«معالم الاصول و ملاذ المجتهدین، ص 15»

 

امام صادق - علیه السّلام - فرمود: جویندگان علم بر سه دسته اند پس آنان را با هویت واقعی شان بشناس: دسته ای از آنها دانش را به جهت جدل و مراء فرا می گیرند و دسته ای آن را جهت تفاخر و بزرگ نمائی می آموزند و دسته ای نیز آن را جهت فهمیدن و تعقل یاد می گیرند. پس اهل جدل و مراء آدم مردم آزار است، او در هنگام مناظره مانع از گفتار دیگران می شود و در میدان سخن مجالی برای دیگران قائل نیست و در عین حال خود را حلیم پارسا می نمایاند و حال آنکه باطن وی از خشوع و ورع تهی است و سرانجام خداوند نیز دماغ وی را به خاک می مالد. 


۰۴ اسفند ۹۵ ، ۲۰:۵۲ ۰ نظر

244. زندگی با امام

 

رابطه ی ما با حضرت حجت از اضطرار و "تنها راه حل" بودن تقلیل یافته به رابطه ی محبتی ؛ آنهم وقتی عمیق میشوی می بینی گاهی بعضی جوری دعا میکنند که انگار وقتی دعای فرج میخوانند در واقع دارند برای امام زمان دعای خیر میکنند ، نه خودشان .

امام زمان در معادلات زندگیِ من نه تنها جایی ندارد ، بلکه با ورود او به عرصه ، همه ی معادلات به هم می ریزد . همین میشود که عافیت طلب می شویم و بیشتر از فرج او ( که فرج زندگی های گره خورده و کور خودمان است) برای حوائج ریز و کوچک خودمان ضجه می زنیم و برای او دعای دسته جمعی را مثل یک سرود هماهنگ می خوانیم . زندگی ما چیزی کم ندارد ، چیزی را گم نکرده ایم تا برای پیدا کردنش هستی را زیر و رو کنیم . در بهترین حالت با خودمان می گوییم شاید اگر این جمعه بیاید زندگی ما هم سر و سامانی بیابد ، شاید! 

دیگر اینکه در سوریه و یمن و نیجریه و اینطرف و آنطرف عالم این همه انسان مستضعف هستند که با او ، فقط با او به کرامت انسانی میرسند برایم اهمیتی ندارد .

 

 

 

+  این روزها به این فکر میکنم که این پیرمردهای هفتاد هشتاد ساله که دیگر وقت رفتنشان رسیده ، شبیه همین دانشجوهای فارغ التحصیل هستند که همه ی ورودی های آنها یکی بعد از دیگری به شهر خودشان رفته اند ، آنها هم امروز و فردا باید جمع کنند و برای همیشه بروند . حواسمان به پیرمردهای توی پارک ها باشد ، احساس میکنم غمگین ترین آدم های زمین هستند ...

 

+ روزهایی بود که وقتی قدم هم میزدم با خودم تصور میکردم ، حضرت حجت کنارم قدم میزند ، به خاطر همین در قدم هایی که برمی داشتم هم دقت میکردم . اسمش را گذاشته بودم ، زندگی با امام ! 

 

+ دوستان لطفا آدرس وبلاگ هاتون رو بذارید ، شاید تا مدتی ننویسم ، امّا از اینکه نوشته هاتون رو بخونم ، خوشحال میشم . 

 

 

۱۲ تیر ۹۵ ، ۰۳:۱۷ ۰ نظر