کشور های زیادی در سراسر جهان و خصوصا در منطقه ما هستند که از حداکثر همگرایی با غربی ها روبرویند، اما در مقایسه با جمهوری اسلامی که تحت فشار قدرت های جهانی است، عقب مانده محسوب می شوند. مصر یکی از این نمونه هاست که از همگرایی حداکثری با بلوک غرب و آمریکا روبروست با جمهوری اسلامی که در یک واگرایی نسبت به آنها قرار دارد را از نظر همان شاخص های توسعه یافتگی غربی درست در یک دوره 30 ساله میتوان مقایسه کرد که اتفاقا نمونه های خوبی برای مقایسه اند که جمعیت نزدیک به هم دارند و در جغرافیای شبیه هم وجود دارند. در این پارادایم، الان مصر بارها و بارها باید از ایران توسعه یافته تر باشد. اما واقعیت ها چیز دیگری می گویند.
به طور مثال این دو کشور را می توان از نظر شاخص «توسعه انسانی » که شاخصی ترکیبی برای سنجیدن موفقیت در هر کشور بر اساس سه معیار پایه، «سطح زندگی مناسب « ،» زندگی طولانی و سالم « ،» دسترسی به دانش و معرفت » است، مقایسه کرد. به گزارش سایتِ «برنامه توسعۀ سازمان ملل متحد UNDP( » (، ایران با داشتن شاخص توسعه انسانی برابر 0/ 742، رتبه 76 ام )بالاتر از اوکراین، عمان، ترکیه و چین( و مصر با داشتن شاخص توسعه انسانی برابر 0/ 622، رتبۀ 112 ام ) پایین تر از جامائیکا، فیجی و مالدیو( را در بین 186 کشور در سال 2012 دارا می باشد.
این شاخص در کشورهایی مثل ایران که در مناطق بحران زده قرار دارند حتی اگر خود دچار بحران نباشند به علت نگرانی از سرایت ناامنی و بی ثباتی به داخل خاک خود ناگزیر از پرداخت هزینه هایی برای حفظ آمادگی نظامی خود می شوند و از سوی دیگر میزان سرمایه گذاری خارجی در چنین کشورهایی کاهش می یابد و شبکه های داد و ستد کالا با مشکل مواجه می شوند. این رخدادها دارای تأثیر مستقیم در شاخص توسعه ی انسانی هستند.
در همین گزارش نشان داده شده است که ایران و مصر در فاصلۀ سال های 1980 تا 2012 در این شاخص، دائماً سیر صعودی داشته اند، با این تفاوت که سرعت ایران در رشد این شاخص به مراتب، بیشتر از مصر بوده است. در سال 1980 این شاخص برای ایران 0/ 434 و برای مصر 0/ 407 بوده است. یعنی ایران در سال 1980 تنها 0/ 027 از مصر پیشی داشته، لیکن فاصلۀ ایران از مصر در سال 2012، به 0/ 120 افزایش یافته و ایران با فاصلۀ زیادی از مصر پیشی گرفته است. به عبارت دیگر ایران، طی سالهای 1980تا 2012، فاصلۀ اندک خود با مصر در سال 1980 را به 4/ 4 برابر )از 027 / 0 به 120/.( بیشتردر سال 2012 افزایش داده است. این مسئله با توجه به این نکته باید تحلیل و جمع بندی شود که مطابق نرم های علمی این شاخص در کشورهایی مثل ایران که در مناطق بحران زده قرار دارند حتی اگر خود دچار بحران نباشند به علت نگرانی از سرایت ناامنی و بی ثباتی به داخل خاک خود ناگزیر از پرداخت هزینه هایی برای حفظ آمادگی نظامی خود می شوند و از سوی دیگر میزان سرمایه گذاری خارجی در چنین کشورهایی کاهش می یابد و شبکه های داد و ستد کالا با مشکل مواجه می شوند. این رخدادها دارای تأثیر مستقیم در شاخص توسعه ی انسانی هستند.
جمهوری اسلامی در این سال ها با اقدامات گسترده علیه خود از جمله جنگ 8 ساله،
برخورد امنیتی با فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران، حمایت از گروهک های تروریستی
منافقین علیه ایران، تحریم های فلج کننده، فشار تبلیغاتی سنگین و... روبرو بوده
است اما در مقایسه مصر در مدت یاد شده نه جنگی به آن تحمیل شده، نه مرزهای
آن تحت فشار ناامنی جنگ در اثر حضور مستقیم امریکا در کشورهای همسایه قرار
گرفته، نه تحریم های گوناگون و سنگین اقتصادی بر آن اعمال شده، نه گروهک های
تروریستی علیه آن به کار گرفته شده، نه تهدید به حمله نظامی و متهم به قرار گرفتن
در محور شرارت شده، نه تحت فشار تبلیغاتی و رسانه ای و عملیات روانی قرار گرفته،
نه به وضعیت دموکراسی و حقوق بشر در آن اتهامی وارد شده، بلکه از سوی امریکا در
چارچوب منافع دائمی به آن نگاه شده و از حمایت های نظامی و تسلیحاتی این قدرت
بزرگ برخوردار بوده، دیکتاتوری مبارک و حکومت نظامیان در آن مورد حمایت تمام
عیار آمریکا قرار گرفته، اسلام گرایی در آن تا حد ممکن سرکوب شده، اقتصادِ متکی بر
توریسم، کانال سوئز، صادرات کشاورزی و کمک های مالی استراتژیک آمریکا هیچگاه
تحت فشار و تحریم قرار نگرفته و ظاهراً هیچ مانعِ حداقل اعلامی ای در مقابل پیشرفت
آن از سوی آمریکا ایجاد نشده است.