تصویر: کامو در میان همکارانش در روزنامه «مبارزه» (کومبا)، ماه اوت 1944
" تنها یک مساله ی فلسفی واقعا جدی وجود دارد و آن هم خودکشی است. تشخیص اینکه زندگی ارزش دارد یا به زحمت زیستنش نمی ارزد درواقع پاسخ صحیح است به مساله ی اساسی فلسفه. باقی چیزها، مثلا اینکه جهان دارای سه بعد و عقل دارای نه یا دوازده مقوله است مسائل بعدی و دست دوم را تشکیل می دهند. این ها بازی است. نخست باید پاسخ قبلی را داد. "
این ها جملاتی است که کامو در سال 1942، کتاب مشهور خود به نام افسانه ی سیزیف را با آن آغاز می کند. داستان اصلی کتاب درباره ی سیزیف، از موجودات اساطیری یونان باستان است. سیزیف از خردمندان زمین، متبحر در انواع حیله و نیرنگ و همچنین از بنیان گذاران شهر باستانی کورینتوس بوده است. پس اینکه سیزیف، خدایان را فریب می دهد، زئوس وی را به تارتاروس (در اساطیر یونان: زندانی شبیه سرزمین های بایر که در عمیق ترین نقطه ی دنیا قرار داشت)، تبعید می کند. سیزیف محکوم بود که تا ابد سنگی را با خود بالای کوه ببرد اما همینکه به قله نزدیک می شد، سنگ به طرف پایین میغلتید و به این ترتیب مجبور بود تا دوباره این کار را انجام دهد. کاری که سیزیف به انجام آن محکوم بود، به نوعی شبیه همان کارهای بی معنایی است که بشر امروزه انجام می دهد. کامو از ابتدای کتاب مشخص می کند که ارزش زندگی، مهم ترین مساله ی موجود است.