چند شب پیش فیلم inception را برای چهارمین بار دیدم، آدم از فیلم های نولان خسته نمی شود . معلوم نیست این آدم اینهمه خلاقیت را از کجا می آورد که عمیق ترین تفکرات فلسفی را با داستانی هیجان انگیز ترکیب میکند ، جوری که مو لای درزش نمی رود .
چند شب پیش فیلم inception را برای چهارمین بار دیدم، آدم از فیلم های نولان خسته نمی شود . معلوم نیست این آدم اینهمه خلاقیت را از کجا می آورد که عمیق ترین تفکرات فلسفی را با داستانی هیجان انگیز ترکیب میکند ، جوری که مو لای درزش نمی رود .
همچنان به سیر خودم در عالمِ بودن یا نبودن ادامه میدهم ؛ جالب است که در همین مدت کوتاه با چه حجم بالای کتاب و مستند و فیلم سینمایی مواجه شدم .
از همین دسته امروز فیلم " آقای هیچکس " رو دیدم . فیلمی که دو ساعت و نیم طول کشید تا جانش در آمد .
این فیلم هم همان شک و تردید های ماتریکس و ایسنپشن را با خود دارد . اگرچه حالت داستانی خودش را تا حدودی از دست داده و شبیه یک مستند علمی تخیلی شده اما ترکیب جالبی از گزاره های علمی ، سوالات عمیق فلسفی و خیال پردازی نویسنده بود . این فیلم یکسال قبل از اینسپشن ساخته شده و محصول مشترک چند کشور است .
ما همیشه در معرض انتخاب هایی هستیم که با هر کدام از آنها وارد مسیر متفاوتی می شویم و مواجهه ی مجدد ما با انتخاب های بعدی که خودش دریچه ای از انتخاب های تازه و متفاوت را به روی ما باز میکند . ما سوزنبان ریل قطار زندگی خودمان هستیم که نیم پیکومتر جا به جا شدنمان در آینده ی خودمان و جهان تاثیرات بزرگ و نامحدودی می گذارد .
آخر فیلم هم به این جا میرسد که اصلا ما وجود نداریم ، ما تنها خیالات کسی هستیم که شخصیت اصلی فیلم " معمار " مینامدش . اینکه کدام انتخاب درست است یا غلط مفهومی ندارد ، اما شما ناچارید که انتخاب بکنید ؛ " هر چیزی می تواند چیز دیگری باشد و باز هم به همان اندازه معقول و منطقی به نظر بیاید "
آخر سر هم این معمار تصمیم میگیرد که تمام این جهانی را که با در ذهن خود خلق کرده ( تصور کرده ) از میان بردارد ؛ چون دیگر به آن نیازی ندارد !
+ 2 دیالوگ پایانی فیلم :
* در شطرنج سوتسوانگ گفته می شود :
وقتی تنها حرکتی که میتونی انجام بدی ؛ حرکت نکردنه ؛ {اما شما باید حرکت کنید ؛ چون نوبت حرکت شماست!}
*
او قبلا نمی توانست انتخابی کند ؛ چون نمی دانست بعد از آن چه اتفاقی می افتد.
حالا او نمی تواند انتخاب کند ؛ چون میداند چه پیش خواهد آمد .
اگرچه فضای مجازی بسیار سریع به جزیی از زندگی ما ایرانیان تبدیل شده است، متاسفانه درباره وجوه فکری و فلسفی و ماهیتی این پدیده کمتر نوشته و اثر به زبان فارسی منتشر شده است. از جمله آثار نادر اما دقیق و مفید در این زمینه کتاب "متافیزیک واقعیت مجازی" مایکل هایم است.
ماتریکس (به انگلیسی: The Matrix) فیلمی اکشن علمی-تخیلی آمریکایی استرالیایی، به نویسندگی و کارگردانی واچوفسکیهااست که در سال ۱۹۹۹ اکران شد. در این فیلم بازیگرانی همچون کیانو ریوز، لارنس فیشبورن، کری آن موس، هوگو ویوینگ، جو پانتولیانو و گلوریا فاستر ایفای نقش میکنند. ماتریکس آمیزهای از اکشن، هنرهای رزمی و یک فیلمنامه چندلایه است و یک جامعه پادآرمانشهر در آینده را به تصویر میکشد، که در آن درک واقعیت توسط انسانها در دنیایی ساختگی به نام «ماتریکس» رخ میدهد، که به دست ماشین آلات هوشمند برای غلبه بر جمعیت انسانها، شبیهسازی شده بود. این در حالی بود که حرارت و فعالیتهای الکتریکی بدن انسانها به عنوان منبع انرژی برای ماشین آلات محسوب میشد. در این بین یک برنامهنویس کامپیوتر به نام نئو، از این حقیقت آگاه شده و همراه با افراد دیگری که از این دنیای رویایی خود را رها کردند به شورشی علیه ماشینها بر میخیزند. فیلمماتریکس به داشتن محتوای سنگین و ساختار پیچیده فلسفی شهرت دارد. این فیلم همچنین نمونهای از سبک سایبرپانک و علمی تخیلی به شمار رفته و شامل منابع متعددی از ایدهها و تفکرات فلسفی و مذهبی میباشد.
این فیلم نخستین قسمت از سهگانه ماتریکس به شمار میرود، که برنده ۴ جایزه اسکار در بخشهای فنی بوده است. ماتریکس در ۳۱ مارس ۱۹۹۹ در آمریکا اکران شد و به طور کلی نظرات مثبتی از منتقدین فیلم دریافت نمود و توانست به فروشی جهانی معادل ۴۶۳ میلیون دلار دست یابد.