إِنِّـی ذَاهِــــبٌ إِلَـــىٰ رَبِّـی سَـیَـهْـدِیـنِ ...

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مذاکرات هسته ای» ثبت شده است

288. آنها مودب و باهوش بودند و ما بزدل و بی سواد

 

بعضی تصاویر را باید کنار گذاشت ، 

برای کتاب های تاریخ نسل های بعد ...

برای کمک به فهم قسمت هایی از تاریخ که هیچ دلیل قانع کننده ای برایشان وجود ندارد ...

یا لا اقل برای دسته ای از آدم ها دلیل قانع کننده ای ندارد (که در آن دوران به آنها دلواپسان گفته میشد و از دسته ی نابرجامیان بودند ) 


امضای کری تضمین است ؟!!؟!!!؟؟

کری به ظریف گفته جبران میکنه ؟؟؟!!!!

کری پسرخاله تونه اونوقت؟!!!



 به یک عدد سیامک انصاری جهت زل زدن به دوربین شدیدا نیاز داریم ... 

مردم برره امیدوار کننده تر بودن . نبودن ؟!!

 


 

 


یه عده بزدل ترسوی بی سواد نمیذاشتن شما توافق کنید ؟؟!!!


۰۴ دی ۹۵ ، ۰۰:۳۷ ۰ نظر

141. از هیروشیما تا لوزان


امشب ، بعد از دیدن مستند " از هیروشما تا لوزان " حال عجیبی دارم،
احساس نگرانی...
احساس عدم انجام وظیفه و کم کاری ...
احساس ادای بی طرفی و اعتدال در آوردن ...
و مومنان کسانی هستند که " لا یخافون لومه لائم ! "
بیش از این که نگران مذاکرات هسته ای باشم ، نگران نوع نگاه مردمی هستم که با چند پیام واتساپ زیر و رو می شود و یا جهل مرکبی که بواسطه ی آن به جان جامعه می افتد و هر کس با اندک فهمی و یک گوشی اندروید که به شبکه ی واتساپ و وایبر وصل شود خود را علامه ی دهر ببیند و علم ناقصش حجاب اکبرش شود ...
اینکه توی بیمارستان وقتی همکلاسی هایم را میبینم که شروع به یک بحث سیاسی می کنند و کلیدی ترین جملاتشان را از پیام های رایج و مشابه واتساپ و وایبر گرفته اند ، دقّم می دهد و و و
قدیم ترها هر وقت بحث سیاسی یا چیز دیگری میشد ، طرف میگفت " بابا حوصله داری ها!!!  ، این چیزا به من و تو نیومده ..." چون خودش رو تو این زمینه صاحب نظر نمیدونست یا لا اقل "به اندازه ی الان" نمی دونست و به نوعی به بی اطلاعی و نقص دانسته های خودش واقف بود . ولی الان چی ؟
فکر میکند نه تنها به موضوع مسلط است ، حتی از پشت پرده ها هم خبر دارد و این دلواپس ها هستند که مغزشان شستشو داده شده یا افراطی ها هستند که از توافق هسته ای می ترسند و آن ها که مخالف جریان موجود حرف بزنند را از کمی سواد رنج می برند و جز آخوند محلشان یا اخبار شبکه ی یک صدا و سیما از سایر عوالم علم و فناوری بی بهره مانده اند  ...

تاریخ در مورد اتفاقات این روزها قضاوت خواهد کرد ، اما تاریخ بی رحم است و کور ! اگر کسی اشتباه کند چوبش را می خورد ... فرقی نمی کند که عامدانه کج رفته باشد یا ساده لوحانه ... و آنها که تاریخ را دو یا چند بار تکرار می کنند ...

؟؟؟!!!!




+ آیا این مطلب نقض میکند مطلب قبلی ام را ؟؟!!


+  دانلود مستند هیروشیما تا لوزان  : قسمت اول .... قسمت دوم

۲۹ فروردين ۹۴ ، ۰۲:۰۳

140. دوران روحانی مُچّکّریم !!!

در مورد توافق هسته ای خیالم راحت است ...

در هر صورت اتفاقات خوبی خواهد افتاد .

حالت اولش آن است که همه چیز همان طور که دولت راستگویان می گوید دارد خوب پیش می رود و آخر سر با یک توافق کولاک با آمریکا هم رفیق فابریک می شویم و دوران بدبختی و گرانی و بیکاری تمام می شود و آمریکا هم سر عقل می آید و مثلا دیگر اشتباها هواپیمای مسافربری ما را با آن همه زن و کودک نمی زند و بعدش مجددا اشتباه کند و به فرمانده ی آن ناو مدال افتخار بدهد . یا آژانس هم قول می دهد بچه ی خوبی باشد و دیگر اطلاعات دانشمندان هسته ای و جیک و پوک ما را کف دست رفقای ناباب اوباما ( مثلا نتانیاهو ) نگذارد که آنها هم خیلی اتفاقی آنها را ترور کنند . این روزهایی که بگو بخند دکتر ظریف و عکس یادگاری اش با جان کری و این خانم جدیده موگرینی و اینها را می بینم ( یاد و خاطره ی کاترین اشتون که دیگر جزء نوستالژی های جوانی ما شده است بخیر! ) همه ش این فکر به ذهنم می زند که چرا ما نباید یک خاطره ی خوش از آمریکا داشته باشیم و لابد همه اش هم زیر سر همین شعار مرگ بر آمریکایی است که ملت می گویند و آمریکا هم مجبور می شود همه ی گزینه هایش را هر روز روی میز بگذارد ؛ کودتا ، جنگ ، ترور ، تحریم، تهدید ... راستی اول آمریکایی ها از گزینه هایشان استفاده کردند و ما مرگ بر آمریکا گفتیم یا ما آنها را با همین شعار خشک و خالی هی عصبانی می کنیم ؛ اصلا زمان مصدق که  خبری از مرگ بر آمریکا نبود یا حتی لااقل حرفی از اسلام و جمهوری اسلامی نبود ، احتمالا آنجا هم شبیه همان زدن هواپیما و هزار جنایت دیگر اشتباها دستشان به گزینه ها خورده و یکهویی خیلی اتفاقی اسم رمز کودتا هم از رادیو بی بی سی پخش می شود و دیگر نه از مصدق خبری می ماند و نه از دموکراسی . بنده خدا آمریکا که تقصیری ندارد همه چیز تقصیر عده ای افراطی بی سواد است که آن زمان هم به دنبال دردسر بودند و میخواستند نفتشان ملی باشد یا خودشان برای خودشان تصمیم بگیرند . الان هم افتاده اند دنبال انرژی هسته ای ...

داشتم میگفتم حالت اولش همین است که از ترجمه ی ایرانی بیانیه ی لوزان در می آید و همه چیز خوب پیش می رود و ما تا ابد با خوبی و خوشی در کنار 5 بعلاوه ی یک ( جامعه ی جهانی ) زندگی خواهیم کرد .

من به این حالت به شدت امیدوارم چون بعید میدانم جناب دکتر روحانی که تمام حیثیتش را سر مساله ی هسته ای گذاشته و از مسکن مهر بگیر تا سازمان فضایی و ... را کلا بی خیال شده و می خواهد با همین توافق یک تنه چرخ مملکت را راه بیندازد ؛ زیر بار یک توافق بد برود ...

مثلا شما یک درصد احتمال بده بعد از این توافق مردم اثری از بهتر شدن وضع معیشتشان نبینند یا باز هم همان آش باشد و همان کاسه ، دیگر باید قید رفاقت با آمریکا را زد و کلید رابطه با کدخدا را هم بوسید و گذاشت کنار ...

در واقع مهم ترین اتفاقی که اینجا می افتد این است که دوزاری مردم می افتد که چه کلاه گشادی به اسم تنش زدایی و اعتمادسازی و جامعه ی جهانی و این حرف ها بر سرشان رفته و حنای آمریکا دیگر برای خوش باورترین گروه عوام الناس هم رنگی نخواهد داشت .

اگر هم توافق خوبی بشود و زندگی ما هم سر و سامانی پیدا کند که چه بهتر ( واقعا به این یکی امیدوارم ) . هم زندگی ما بهتر می شود و سر کار می رویم و زن  و بچه و این حرفا و هم دکتر روحانی با اکثریت قاطع آرا دور بعدی رای می آورد و هم کدخدا توانسته صلح جهان را تامین کند ( مثلا فرض کنید عربستان و داعش و رژیم صهیونیستی و طالبان و ریگی و ... هم کار دانشمندان هسته ای ما میباشد) .

کلا از هر زاویه ای که نگاه می کنم ، هر توافقی به نفع همه خواهد بود !!!!

یا خاطره ساز می شود و همه خوشبخت می شویم و یا تجربه و درس عبرت می شود و باز هم همه خوشبخت می شویم ( گرچه آدم عاقل از یک جا دو بار گزیده نمی شود . ) اما گور بابای ضرر !!! حالا که انقد اصرار داری شما هم یک امتحان دیگه ای بکن شاید فرجی شد ... ما که بخیل نیستیم . من حتی دارم به روزایی فکر میکنم که تعطیلات آخر هفته ها جای چالوس و جاهای تکراری قبلی بدون ویزا مستقیم برویم آمریکا و برگردیم .

کلا این روزا برعکس خیلیا که مذاکرات و اخبار مربوطه را دنبال میکنند، بنده اصلا سرم برای این حرف ها درد نمی کند چرا که به شدت به این ماجرا خوش بینم و آن را حتی لازم و ضروری می بینم یا معیشتمان بهتر می شود یا تجربه مان بیشتر ... دولت محترم هم در این میان هرگلی بزند به سر خودش زده است... صلاح مملکت خویش خسروان دانند ...

+

رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند

چنان نماند، چنین نیز هم نخواهد ماند ...

+ البته یه سری نگرانی خرده ریز هم دارم که شدیدا آزارم میده که نه تحریم است و نه داشتن یا نداشتن انرژی هسته ای ... ولی نمی دونم چرا کلا انقد خوش بینم .

+ یعنی میشه که ظهور نزدیک باشه ؟؟؟

۲۷ فروردين ۹۴ ، ۰۱:۱۹