خواب دیدم مرگ را همچون آبی که از گلو پایین میرود به آرامی مینوشم 


بیدار شدم ساعت یک‌ و نیم بعد از نیمه شب بود


با تمام خستگی که پیش از خواب داشتم


اثری از خستگی در من نمانده بود ...