حرفی ظاهرا برای گفتن نیست،

پیش از این همه ی حرف ها زده شده است . 

آنهایی را هم که من نگفته ام بهترش را اینجا و آنجا خوانده ایم و شنیده ایم ،

راستش دیگر حال حرف زدن ندارم

دیگران هم گوشی برای شنیدن

همه ی ما همه چیز را می دانیم 

دیروز رفته بودم پاتوق کتاب خواستم در سکوت بنشینم و کتاب ها را تورقی کنم و لیست نهایی ام را برای نمایشگاه ببندم 

در همان حین که داشتم قفسه ها را زیر و رو میکردم

مشتری که نمی شود گفت اما کسانی که در کتاب فروشی رفت و آمد داشتند ، با هم بحث هایی میکردند در کاوش سنت و مدرنیته و نقد غرب ( چیزی شبیه شبکه چهار خودمان )

بعد دیدم چه خوب ، مردم چقدر چشم و گوششان باز شده

به لطف دنیای موبایل و شبکه های مجازی

همه کس همه چیز دان شده اند !

اما در عین حال چیز دیگری مرا به فکر فرو برد

ما ( همان هایی که به طور بالقوه یک پا کارشناس شبکه چهار هستیم ) 

بعد از آنکه همه ی آن حرف های قشنگ را گفتیم و شنیدیم

و برای هم اظهار فضل نمودیم 

و در تمام مدتی که طرف مقابل حرف میزد 

هی به این فکر میکردیم که چه جوابش را بدهیم ؟

وقتی به میدان عمل بر میگردیم

نوشابه را چند برابر جهان مصرف میکنیم

شب ها تا دم صبح بیدار میمانیم و کانال های تلگرام را زیر و رو میکنیم

و دم صبح که باید بیدار باشیم ؛ کپه ی مرگمان را میگذاریم و تا لنگ ظهر جهان از شر ما در امان است

در ارتباط با نامحرم معتقد به اعتدال می شویم و خودمان را روشنفکران دینی میدانیم

که در چارچوب ظواهر نمانده ایم

و می شود چشم در چشم دختر و پسر جوان نشست و بحث های فرهنگی و تشکیلاتی کرد

که ما باید دین را به زبان نو عرضه کنیم

خلاصه اینکه ، این روزها خسته ام

از حرف زدن

و مهم تر از آن 

شدیدا احساس کمبود زمان میکنم

حواسم نبود ، به خودم آمدم دیدم ماه دوم 95 هم نصفش رفت که رفت

زمان مرا در منگنه ی خودش قرار داده 

پشت سر زمان سپری شده

و رو به رو سرازیری قبر

و چه سرازیری

احساسی شبیه سرسره های سرزمین موج های آبی دارد

چشم به هم گذاشتم 24 سال گذشت

دانشگاه تمام شد

دندان هایم دارند خراب میشوند

اما این همه حرف که خواندیم و گفتیم 

باید عملی شوند

اما

آه من قلّة الزاد و طول الطریق ...




+ این روزها آنقدر به خودم فشار آوردم که آخر سر مریض شدم . آخر شب که میشود مثل خرس می افتم . اما باز هم آرزو میکنم که ای کاش شبانه روز به جای 24 ساعت 42 ساعت بود !


+ فاذا فرغت فانصب !

+ انک کادح الی ربک کدحا فملاقیه ...

+ والله شما به عمل کردن به آنچه میدانید محتاج ترید تا به دانستن چیزهایی که نمی دانید . ( امیرالمومنین علی علیه السلام)

+ لقد افنیت بالتسویف و الآمال عمری .