شاید خیلی ها این را جمله ی آدم های افسرده و ناامید بدانند اما واقعیت دوست داشتنی دنیا همین است و حقیقتا چیزی برای از دست دادن وجود ندارد . در واقع چیزهای زیادی برای به دست آوردن هست .

وقتی پا به زمین گذاشتیم یک صفر تو خالی بودیم ! تهی از همه چیز ؛ فقط نقاط قوت و ضعفی داشتیم که نه قوت هایش مال خودمان بود و نه ضعف هایش مربوط به خودمان . فقط گزینه ها و راه هایی بود که هر لحظه جلوی ما قرار گرفت و ما یکی را انتخاب کردیم و این انتخاب چه درست چه غلط بر سوال بعدی زندگی مان و نحوه ی جواب و انتخاب بعدی هم تاثیر خودش را گذاشت .

ما چیزی برای از دست دادن نداشتیم ! البته بعدتر هم که چیزهایی به دست آوردیم یعنی همان کمالات الاهی باز هم مال خودمان نبود ( چون هذا من فضل ربی + و ما ابرء نفسی الا ما رحم ربی ) پس باز هم چیزی برای از دست دادن نداشتیم .

ما چیزی جز انتخاب هایمان نیستیم . انّا هدیناه السبیل ؛ امّا شاکرا و امّا کفورا ...

ما داریم چهره ی ابدی خودمان را نقاشی میکنیم ؛ اینکه برای بدن ابدیمان چشم انسان بگذاریم یا خوک ، دست آدم بگذاریم یا چنگال گرگ همه اش همین چند روزی که مثل خواب میگذرد مشخص میشود و آن دنیا ماییم و تکرار ابدی انتخاب هایمان ...

کسی که چشم خودش را به روی حقیقت ببندد ، از همین الان در آخرت هم کور است ( و من فی هذه ی اعمی فهو فی الآخره اعمی ) . آخرت تصویر باطنی همین دنیاست . انعکاس رفتار های این دنیایی ما .

مثل کسی که خودش بیرون از آب باشد و تصویرش درون آب . آخرت از همین الان هست و ما هم هستیم؛

اینجا شکلک در بیاوریم آنجا شکلکی شده ایم ؛ اینجا چشممان را ببندیم آنجا هم کوریم ...

منتها ابدیت ما را احاطه کرده . قبل از اینکه رنگ ها خشک بشود یا فرصت نگاه کردن تمام بشود باید بهترین ژست خودمان را بگیریم ...

 

آدمی که چیزی برای ازدست دادن ندارد و راهش را می شناسد ،

بی پروا قدم بر میدارد، حرف میزند و زندگی میکند ...

ترس یا بخاطر از دست دادن است یا گم شدن !

+ فاینما تولوا فثمَّ وجه الله ...